شمارهٔ ۲۶۴
دل باز رست از تو ،ز بند زمانه هم
در هم شکست بند و در بند خانه هم
برخاست باد شرطه و زورق درست ماند
از موج خیز رستم و دیدم کرانه هم
آن مرغ جغد شیوه که سوی تو میپرید
بال و پرش بسوختم و آشیانه هم
گر دیگر از پی تو دوم داد من بده
مهمیز کن سمند و بزن تازیانه هم
وحشی چرا به ننگ نمیری که پیش او
از غیر کمتری ، ز سگ آستانه هم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل باز رست از تو ،ز بند زمانه هم
در هم شکست بند و در بند خانه هم
هوش مصنوعی: دل از تو رها شد و از قید و بند دنیا نیز آزاد گردید و حتی از محدودیتهای خانه نیز بیرون آمد.
برخاست باد شرطه و زورق درست ماند
از موج خیز رستم و دیدم کرانه هم
هوش مصنوعی: باد شدیدی برخاست و قایق به خوبی در برابر امواج مقاومت کرد. من هم کرانه را دیدم.
آن مرغ جغد شیوه که سوی تو میپرید
بال و پرش بسوختم و آشیانه هم
هوش مصنوعی: آن پرنده جغد که به سمت تو پرواز میکرد، من بال و پرش را سوزاندم و لانهاش را نیز ویران کردم.
گر دیگر از پی تو دوم داد من بده
مهمیز کن سمند و بزن تازیانه هم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم دوباره به دنبالت بیایم، لطفاً به من کمک کن که سریعتر برسم و با شور و شوق حرکت کنم.
وحشی چرا به ننگ نمیری که پیش او
از غیر کمتری ، ز سگ آستانه هم
هوش مصنوعی: چرا به حیا نمیروی و از شرم نمیمری، وقتی که میدانی در مقابل او از هر کسی و حتی از سگ دربار هم حقیرتری؟