شمارهٔ ۲۳۴
هست از رویت مرا سد گونه حیرانی هنوز
وز سر زلف تو انواع پریشانی هنوز
سوخت دل از داغ و داغم بار جانسوز آنچنان
جان بر آمد از غم و غم همدم جانی هنوز
ای که گویی پیش او اظهار درد خویش کن
خوب میگویی ولی او را نمیدانی هنوز
گرچه عمری شد که کشت از درد استغنا مرا
در رخش پیداست آثار پشیمانی هنوز
وحشی از طرز سخن بگذر که اینجا عام نیست
طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هست از رویت مرا سد گونه حیرانی هنوز
وز سر زلف تو انواع پریشانی هنوز
هوش مصنوعی: از زیبایی تو هنوز دچار حیرت و سردرگمیام و از دلمشغولیهایی که به خاطر موهای تو دارم، هنوز در حال پریشانی هستم.
سوخت دل از داغ و داغم بار جانسوز آنچنان
جان بر آمد از غم و غم همدم جانی هنوز
هوش مصنوعی: دل از شدت داغ سوخت و آن داغی که به وجودم آمده این قدر سنگین است که جانم به خاطر غم و اندوهی که دارم به شدت در حال خروج است و هنوز غم، به عنوان رفیق جان، با من است.
ای که گویی پیش او اظهار درد خویش کن
خوب میگویی ولی او را نمیدانی هنوز
هوش مصنوعی: تو میگویی که برای او از رنجهایت بگویی، اما خوب میگویی چون هنوز او را نمیشناسی.
گرچه عمری شد که کشت از درد استغنا مرا
در رخش پیداست آثار پشیمانی هنوز
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مدت زیادی است که به خاطر نداشتن عشق و غم، در دلم آتش عذاب شعلهور شده، اما هنوز نشانههای پشیمانی و regret بر چهرهام قابل مشاهده است.
وحشی از طرز سخن بگذر که اینجا عام نیست
طرز خاص نکته پردازان کاشانی هنوز
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که وحشی، لازم است از شیوه صحبت کردن خود بگذرد و تغییر بدهد، چرا که در اینجا برای عامه مردم جایی نیست و هنوز شیوه خاص و دقیق نکتهسنجان و نکتهپردازان کاشانی جاری است. در واقع، شاعر به ویژه بودن و تخصص در بیان نکات ظریف اشاره میکند و از وحشی میخواهد که به این نکته توجه کند.