گنجور

شمارهٔ ۲۳۲

وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
ناز بر من کن که نازت می‌کشم تا زنده‌ام
نیم‌جانی هست و می‌آید نیاز از من هنوز
آنچنان جانبازیی کردم به راه او که خلق
سال‌ها بگذشت و می‌گویند باز از من هنوز
سوختم سد بار پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز
همچو وحشی گه به تیغم می‌نوازد گه به تیر
مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
هوش مصنوعی: دختر زیبایی که به آرامی از کنار من می‌گذرد، هنوز بر دل من تأثیر می‌گذارد و هر بار که به او فکر می‌کنم، احساس درد و اضطراب می‌کنم. او به گونه‌ای از من فاصله می‌گیرد که گویی می‌خواهد از من دور باشد، اما اثرات حضورش هنوز در زندگی‌ام باقی مانده است.
ناز بر من کن که نازت می‌کشم تا زنده‌ام
نیم‌جانی هست و می‌آید نیاز از من هنوز
هوش مصنوعی: به من محبت کن، چون من همیشه به خاطر ناز تو احساس دلتنگی و نیاز می‌کنم و حتی زمانی که زندگی‌ام به پایان می‌رسد، این احساس در من باقی خواهد ماند.
آنچنان جانبازیی کردم به راه او که خلق
سال‌ها بگذشت و می‌گویند باز از من هنوز
هوش مصنوعی: من به خاطر او آنقدر فداکاری کردم که سال‌ها گذشت و هنوز هم مردم درباره‌ام صحبت می‌کنند.
سوختم سد بار پیش او سراپا همچو شمع
پرسد اکنون باعث سوز و گداز از من هنوز
هوش مصنوعی: من بارها در حضور او سوختم و مثل شمع ذوب شدم. حالا از من می‌پرسد که چه چیزی سبب این سوز و گداز همچنان در من هست.
همچو وحشی گه به تیغم می‌نوازد گه به تیر
مرحمت نگرفته باز آن دلنواز از من هنوز
هوش مصنوعی: مانند یک وحشی، گاهی با تیغ خود به من ضربه می‌زند و گاهی با تیر محبت، بدون این که چیزی بگیرد. اما هنوز همان دلنواز در دل من وجود دارد.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۳۲ به خوانش محمدرضا خوشدل
شمارهٔ ۲۳۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1395/12/17 16:03
علی

احتراز اشتباه است
اعتراض است*...

1396/08/13 13:11
پوریا

احتراز درست است، به معنی پرهیز کردن و دوری جستن