گنجور

شمارهٔ ۲۲۵

گو حرمت خود، ناصح فرزانه نگه دار
خود را ز زبان من دیوانه نگه دار
جا در خور او جز صدف دیدهٔ من نیست
گو جای خود آن گوهر یکدانه نگه دار
زاهد چه کشی اینهمه بر دوش مصلا
بردار سبوی من و رندانه نگه دار
هر چیز که جز باده بود گو برو از دست
در دست همین شیشه و پیمانه نگه دار
پروانه بر آتش زند از بهرتو خود را
ای شمع تو هم حرمت پروانه نگه دار
آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
وحشی ز حرم در قدم دوست قدم نه
حاجی تو برو خشت و گل خانه نگه دار

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گو حرمت خود، ناصح فرزانه نگه دار
خود را ز زبان من دیوانه نگه دار
هوش مصنوعی: ای ناصح فرزانه، حرمت و اعتبار خود را حفظ کن و از زبان من دیوانه، خود را دور نگه‌دار.
جا در خور او جز صدف دیدهٔ من نیست
گو جای خود آن گوهر یکدانه نگه دار
هوش مصنوعی: در عالم وجود، تنها جایی که شایسته‌ی اوست، چشم من است. بنابراین، ای جواهر بی‌نظیر، جای خود را در دل من محفوظ نگه‌دار.
زاهد چه کشی اینهمه بر دوش مصلا
بردار سبوی من و رندانه نگه دار
هوش مصنوعی: ای زاهد، چرا این همه بار بر دوش خود می‌کشی؟ سبوی مرا بگیر و با نگاهی رندانه نگه‌دار.
هر چیز که جز باده بود گو برو از دست
در دست همین شیشه و پیمانه نگه دار
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز نوشیدنی است، برو و دورش کن و فقط همین شیشه و پیمانه را در دست نگه‌دار.
پروانه بر آتش زند از بهرتو خود را
ای شمع تو هم حرمت پروانه نگه دار
هوش مصنوعی: پروانه به خاطر تو جان خود را در آتش می‌زند، ای شمع! تو نیز حرمت و ارزش پروانه را حفظ کن.
آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
هوش مصنوعی: آن موهای پیچ و تاب‌دار را با شانه مرتب نکن، چون این زنجیر دل ماست، پس این رشته را به هم نزن و به آرامی نگه‌دار.
وحشی ز حرم در قدم دوست قدم نه
حاجی تو برو خشت و گل خانه نگه دار
هوش مصنوعی: از حرم رفتن وحشی را در پیش پای دوست ببین و راه برو. تو، ای حاجی، به خانه‌ات برو و به خشت و گل آن توجه کن.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۲۵ به خوانش خوشدل سریزدی
شمارهٔ ۲۲۵ به خوانش عندلیب