اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل و طبع خویش را گو که شوند نرم خوتر
که دلم بهانه جو شد من ازو بهانه جوتر
هوش مصنوعی: به دل و طبیعت خود بگو که نرمتر و ملایمتر شوند، زیرا من به دنبال بهانهای هستم و دلم پر از خواستهها و دلتنگیها شده است.
گله گر کنم ز خویت به جز اینقدر نباشد
که شوند اگر تو خواهی قدری ازین نکوتر
هوش مصنوعی: اگر از رفتار تو شکایت کنم، نمیتوانم بیش از این بگویم که اگر بخواهی، میتوانی کمی بهتر از این باشی.
همه رنگ حیله بینم پس پردهٔ فریبت
برو ای دو رو که هستی ز گل دورو دوروتر
هوش مصنوعی: من در پشت پردهی فریب تو، هر رنگی از نیرنگ را میبینم. ای دو چهره، به دور بریز این فریب، چرا که تو از گل هم دورتر هستی.
تو نه مرغ این شکاری پی صید دیگری رو
که عقاب دیگر آمد به شکار این کبوتر
هوش مصنوعی: تو هرگز به دنبال دیگری نرو، چون در این لحظه خطر بزرگی وجود دارد و دشمنی آماده است که به شکار تو بیاید.
نه خوش آمده است وحشی تو غریب خوش ادایی
همه طرز تازه گویی، ز تو کیست تازه گوتر
هوش مصنوعی: وحشی در اینجا به شخصی اشاره دارد که از زیباییهای ظاهری و خودنماییهای فردی خوشش نیامده است. او به نوعی از طرز صحبت و رفتارهای تازهوار عصبانی است و سؤال میکند که چه کسی واقعاً میتواند در این نوع بیان جدید و جذابتر باشد. به عبارتی، او به زیبایی ظاهری و فریبندگی بیمعنا انتقاد میکند و به دنبال عمق و صداقت در ارتباطات است.
حاشیه ها
تو نه مرغ ای شکاری پی صید دیگری رو
که عقاب دیگر آمد به شکار این کبوتر
سلام دوستان،منظور از"این کبوتر"خود شاعر است یا معشوق؟ممکنه کسی این بیت رو برام شرح بده.تشکر
ساغر گرامی
تو نه مرغ این شکاری پی صید دیگری رو
که عقاب دیگر آمد به شکار این کبوتر
گویا شاعر خود را کبوتری معرفی می کند که یار دیگری دارد و طرف مقابل را با تحقیر جواب میکند.
میگوید : تو کوچکتر از آنی که من شکار تو شوم،
عقاب تیز پروازی در کمین نشسته تا مرا شکار کند
خیلی ممنون از شما که پاسخگو بودید
دورد ساغر . آن چیزی که پاسخ داده شد درست است . اما برداشت این مغر کمی فرق داره(اشاره به خودم ) . میگه تو منظور خود تو است(مرغ نمیتواند پرواز کند ،، نسبط داده شده به ایگو و منیت )که آنقدر شفاف بین نیستی که بتوانی یار رو ببینی(تو نه مرغ این شکاری ) پس باید طریقه اندشیدنت را عوض کنی (پی صید دیگری رو)، چون یار را هیچ وقت نمیبنی
بیت بعدی :(عقاب)منظور ذهنی آگاه،پاک ،تمیز ،(دیگر آمد )یعنی کرختی مغز رفته است جایش را آگاهی گرفته ،(به شکار این کبوتر )یعنی فقط ذهنی آگاه میتونه کبوتر را ببینه و آن را شکار کنه