گنجور

شمارهٔ ۲۲۰

آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
بانگ درای همت زین کاروان نیاید
ای عندلیب خو کن با خار غم که هرگز
بوی گل مروت زین بوستان نیاید
بر حرف اهل حاجت گوش قبول بگشا
کاین حرف را نگوید کس تا به جان نیاید
ناچار گشته غربت دل را و گرنه هرگز
مرغی بود که یادش از آشیان نیاید
کم آیدم به خاطر همصحبتان جانی
کاتش به جان نگیرد دل در فغان نیاید
تیر دعا چه خوبست گر بر نشان توان زد
اما چه چاره سازم گر بر نشان نیاید
وحشی دگر نیاید سویم عروس دولت
روزی بیاید آخر گر این زمان نیاید

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آیین دستگیری ز اهل جهان نیاید
بانگ درای همت زین کاروان نیاید
هوش مصنوعی: کمک و یاری از اهل دنیا به کسی نخواهد رسید، صدای تلاش و کوشش در این کاروان از کسی بلند نخواهد شد.
ای عندلیب خو کن با خار غم که هرگز
بوی گل مروت زین بوستان نیاید
هوش مصنوعی: ای پرنده خوش‌صدا، به غم و اندوه عادت کن، زیرا هرگز بوی خوش وفا و محبت از این باغ به تو نخواهد رسید.
بر حرف اهل حاجت گوش قبول بگشا
کاین حرف را نگوید کس تا به جان نیاید
هوش مصنوعی: گوش‌هایت را برای شنیدن حرف نیازمندان باز کن، زیرا این سخن را کسی نمی‌گوید مگر اینکه به جانش آسیب رسیده باشد.
ناچار گشته غربت دل را و گرنه هرگز
مرغی بود که یادش از آشیان نیاید
هوش مصنوعی: دل به ناچار در غربت به سر می‌برد، وگرنه هرگز پرنده‌ای را نمی‌توان یافت که فراموش کند کجا زادگاهش بوده است.
کم آیدم به خاطر همصحبتان جانی
کاتش به جان نگیرد دل در فغان نیاید
هوش مصنوعی: گاهی اوقات به دلیل همصحبتان و صحبت‌هایشان، احساس می‌کنم که دلم نمی‌تواند از غم و اندوه خود بگوید و این درد در جانم فرو می‌نشیند.
تیر دعا چه خوبست گر بر نشان توان زد
اما چه چاره سازم گر بر نشان نیاید
هوش مصنوعی: دعا مثل تیر، اگر به هدف بزند، بسیار خوب است، اما اگر هدفی وجود نداشته باشد، چه کنم؟
وحشی دگر نیاید سویم عروس دولت
روزی بیاید آخر گر این زمان نیاید
هوش مصنوعی: دیگر وحشی به سمت من نمی‌آید، اما عروس خوشبختی روزی خواهد آمد، حتی اگر در این زمان سراغی از او نیست.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش عندلیب
شمارهٔ ۲۲۰ به خوانش محمدرضا خوشدل