گنجور

شمارهٔ ۲۱۱

کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند
از ما برید یار به اندک حکایتی
چندان نبود این که ز هم دوستان برند
شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع
آه این چه حرف بود که ما را زبان برند
آنکس که گشت باعث سوز فراق ما
یارب سرش به مجلس او شمعسان برند
وحشی مبر به تیغ ز جانان که اهل دل
از هم نمی‌برند اگر از جهان برند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند
هوش مصنوعی: خوشی‌های واقعی و عمیق دل‌سوزان از دوستانشان به دست نمی‌آید، مگر اینکه مشکلات زندگی به آن‌ها فشار بیاورد و موضوعات جدی‌تری پیش آید.
از ما برید یار به اندک حکایتی
چندان نبود این که ز هم دوستان برند
هوش مصنوعی: دوست ما به خاطر چند داستان کوچک از ما فاصله گرفت، هرگز نباید انتظار داشت که دوستی‌ها به همین سادگی از بین بروند.
شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع
آه این چه حرف بود که ما را زبان برند
هوش مصنوعی: به محض این که دل ما همچون شمعی شعله‌ور شد و ناله‌های دل‌سوز ما را شنید، احساس کرد که چه سخنان عجیبی داریم که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را بیان کند.
آنکس که گشت باعث سوز فراق ما
یارب سرش به مجلس او شمعسان برند
هوش مصنوعی: کسی که باعث دل‌تنگی و دوری ما شده، ای خدا، چقدر خوب است اگر تا ابد بر سرش شمع‌های احترام روشن کنند.
وحشی مبر به تیغ ز جانان که اهل دل
از هم نمی‌برند اگر از جهان برند
هوش مصنوعی: بیا به کسی که دوستش داری هیچ آسیبی نرسان، زیرا افرادی که دل‌های حساسی دارند، هرگز محبت را از یکدیگر جدا نمی‌سازند، حتی اگر از دنیا بروند.

خوانش ها

شمارهٔ ۲۱۱ به خوانش عندلیب