بخش ۷ - صفت زرگران
زرگر پسران نازک اندام
هستند همه چو نقره ی خام
باشد ز الم چو گشت جوشان
حال دل من چو قال ایشان
چون پخته کنیمشان بابرام
ز آتش نپزد چو نقره ی خام
دم شان چو بوته در جوش
با شعله زیادشان هم آغوش
در کوره ی غم ز درد ایشان
آتش کشدم سر از گریبان
آتش ز دل علم کشیده
چون کوره ی تازه دم دمیده
تا چند ز بیم خوی ایشان
بندم لب خویش را ز افغان
تا چند کشد دل کمینه
چون دم نفس از شکاف سینه
گشته رخشان هر آنکه دیده
سر تا پا، چشم چون حدیده
خواهد دل خسته ی پریشان
انگشتر زینهار از ایشان
انگشت کنم مگر زبان را
انگشتر لعل آن دهان را
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.