بخش ۵۰ - صفت لوّاف
لوّاف که برده از سرم خواب
افکند از درد در رگم تاب
چون قرعه به راه آن جفا جو
غلطان رفتم ز بس به پهلو
بنمود رگم ز چشم غمگین
پر خار چو ریسمان مویین
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
لوّاف که برده از سرم خواب
افکند از درد در رگم تاب
هوش مصنوعی: کسی که در خواب و خیال مرا سرگرم کرده، از شدت درد در وجودم احساس بیتابی میکنم.
چون قرعه به راه آن جفا جو
غلطان رفتم ز بس به پهلو
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت به سوی آن ظالم کشاندم، به خاطر بیرحمی و سختی او، از شدت درد و آزار به پهلو غلتیدم.
بنمود رگم ز چشم غمگین
پر خار چو ریسمان مویین
هوش مصنوعی: چشم غمگین من مانند ریسمانی پر از خار، رگهای دلم را نمایان میکند.

وحیدالزمان قزوینی