گنجور

بخش ۴۴ - صفت باسمه چی

از بسمه چی ای دلم هواییست
چون باسمه رنگ من طلائیست
شد زرد و ضعیف از غم دوست
هم چون ورق طلا مرا پوست
شاید آید به کار جانان
این خسته که قالبی ست بیجان
دل تنگ و امید دل فراخست
چون قالب او هزار شاخ است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از بسمه چی ای دلم هواییست
چون باسمه رنگ من طلائیست
هوش مصنوعی: دل من تحت تأثیر جوی خاصی است و مانند رنگ بسمه که طلایی است، زیبایی و درخشندگی خاصی دارد.
شد زرد و ضعیف از غم دوست
هم چون ورق طلا مرا پوست
هوش مصنوعی: از غم عشق دوست، حالتی چون ورق طلایی پیدا کرده‌ام که زرد و ضعیف شده است.
شاید آید به کار جانان
این خسته که قالبی ست بیجان
هوش مصنوعی: شاید برای معشوق مفید باشد این فرد خسته که ظاهری بدون روح دارد.
دل تنگ و امید دل فراخست
چون قالب او هزار شاخ است
هوش مصنوعی: دل بیمار و نگران است، ولی امید به آینده و گشایش در دل دارد، زیرا این وضعیت مانند ظرفی است که هزاران شاخه و راه مختلف را در بر دارد.