گنجور

بخش ۳۵ - صفت میوه فروش

از میوه فروش نرم شانه
خونست دلم چو هندوانه
دارم ز خیال آن شمایل
لبریز ز تخم مهر او دل
باشد دل من دو نیم از غم
چون زرد آلوی مغز توام
شد زان کمر و سُرین نشانه
در بوته ی خویش هندوانه
از خوش بوییش، وز پُر آبی
سیب زنخش بود گلابی
هر بوسه ی او ز لعل رنگین
شفتالویست مغز شیرین

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از میوه فروش نرم شانه
خونست دلم چو هندوانه
هوش مصنوعی: دل من به مانند هندوانه، نرم و چاک خورده است و این احساس نرمی و آسیب‌پذیری را به خاطر میوه‌فروش تجربه می‌کنم.
دارم ز خیال آن شمایل
لبریز ز تخم مهر او دل
هوش مصنوعی: در خیال خودم تصویری از آن شخص دارم که پر از عشق و محبت است و دل من به خاطر او پر از احساسات است.
باشد دل من دو نیم از غم
چون زرد آلوی مغز توام
هوش مصنوعی: دل من از غم به شدت شکسته و ناراحت است، مانند هسته زرد آلو که درونش بی‌حالت و عسرت‌زده است.
شد زان کمر و سُرین نشانه
در بوته ی خویش هندوانه
هوش مصنوعی: از کمر و خاصیت‌های آن در وجودش نشانه‌ای مانند هندوانه پیدا شد.
از خوش بوییش، وز پُر آبی
سیب زنخش بود گلابی
هوش مصنوعی: به خاطر بوی خوشش و به واسطه‌ی میوه‌ی آبدارش، سیب او مانند گلابی است.
هر بوسه ی او ز لعل رنگین
شفتالویست مغز شیرین
هوش مصنوعی: هر بوسه‌ای که از او می‌زنید مانند طعم لذیذ شفتالوست و مزه شیرین آن را به یاد می‌آورد.