گنجور

بخش ۳۶ - صفت چاقشور دوزان

در رسته ی چاقشور دوزان
ماهی بینی چو مهر تابان
دَور لَبِ او بوقت خنده
همچون دَم شفره اش کُشَنده
آن عرصه ز نوع نوع انسان
چون ثقبه ی بخیه تنگ میدان
لاغر بدنان در آن نشیمن
از هم گذرانده هم چو سوزن

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در رسته ی چاقشور دوزان
ماهی بینی چو مهر تابان
هوش مصنوعی: در بین چاقشورها و دوزندگان، ماهی را مانند خورشید درخشان خواهی دید.
دَور لَبِ او بوقت خنده
همچون دَم شفره اش کُشَنده
هوش مصنوعی: وقتی لبخند او را می‌بینید، مانند تیزی شمشیری است که خطرناک و کشنده است.
آن عرصه ز نوع نوع انسان
چون ثقبه ی بخیه تنگ میدان
هوش مصنوعی: این میدان به اندازه‌ای تنگ و محدود است که نمی‌تواند همه نوع انسان را در خود جا بدهد.
لاغر بدنان در آن نشیمن
از هم گذرانده هم چو سوزن
هوش مصنوعی: افراد لاغر و کم‌وزن در آن مکان به‌گونه‌ای جا به جا شده‌اند که مانند سوزن از هم جدا هستند.