گنجور

بخش ۲۹ - صفت کمانگر

بر پیر خمیده قد مهجور
دایم رود از کمان گران زور
استادی عشق بی امانش
فی الحال کُشد به خر کمانش
آن پیر که چلّه ها کشیده
این جا به مراد خود رسیده
مانند کمان ز حسن عالی
صد خانه نموده اند خالی
کی هم چو کمان شَوَم مشوش
دارند گَرَم به روی آتش
از سر تا پا اسیر یارم
گویی که کمان چلّه دارم
منصور به خصم عاشقانش
دایم باشد چون کمانش
عاشق به دو دست بسته بر پشت
مانند کمان هزار کس کشت
آرم چو کمان به خصم خود رو
پیوسته به پشت گرمی او

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر پیر خمیده قد مهجور
دایم رود از کمان گران زور
هوش مصنوعی: پیرمردی که همیشه خمیده و در گوشه‌ای نشسته، به خاطر تحمل درد و رنج‌های زیاد، به تدریج از کمان قوی و سخت زندگی، تیرهایی به قلبش پرتاب می‌شود.
استادی عشق بی امانش
فی الحال کُشد به خر کمانش
هوش مصنوعی: عشق استاد به‌طور مداوم، در حال حاضر با تمام قدرت خود او را به چالش می‌کشد.
آن پیر که چلّه ها کشیده
این جا به مراد خود رسیده
هوش مصنوعی: آن سالخورده‌ای که مدتها در این مکان تلاش کرده، حالا به هدف خود دست یافته است.
مانند کمان ز حسن عالی
صد خانه نموده اند خالی
هوش مصنوعی: که مانند کمان، زیبایی‌های او باعث شده است تا دل‌های زیادی پر از عشق و اشتیاق باشند و بی‌صاحب بمانند.
کی هم چو کمان شَوَم مشوش
دارند گَرَم به روی آتش
هوش مصنوعی: من هم مانند کمان می‌شوم که در حالتی آشفته قرار دارد، هنگامی که بر آتش می‌افروزم.
از سر تا پا اسیر یارم
گویی که کمان چلّه دارم
هوش مصنوعی: من به طور کامل تحت تاثیر و تسلط یار خود هستم، مانند اینکه کمان را به دست دارم و آماده نشانه‌گیری هستم.
منصور به خصم عاشقانش
دایم باشد چون کمانش
هوش مصنوعی: منصور همیشه در برابر دشمنان عاشقانش همچون کمان آماده و قوی است.
عاشق به دو دست بسته بر پشت
مانند کمان هزار کس کشت
هوش مصنوعی: عاشق با دستانی که به هم زنجیر شده مانند کمانی است که می‌تواند بسیاری را از پا درآورد.
آرم چو کمان به خصم خود رو
پیوسته به پشت گرمی او
هوش مصنوعی: به آرامی و با دقت، مانند کمانی که به سمت دشمنی نشانه رفته است، همیشه بر روی پشتیبانی و قوت او تکیه کن.