بخش ۲۸ - صفت سرّاج
 سرّاج کزو بود خروشم 
 باشد به کفش عنان هوشم 
 از دیدن آن نگار شیرین 
 چون مورچه پر برآورد زین 
 آن آیه ی صنع لایزالی 
 صد زین، به نگاه کرده خالی 
 او راست ز بسکه ناز و تمکین 
 هرگز نرود به خانه ی زین 
 مشکل که به خانه ی من آید 
 وین عقده ی من ز دل گشاید 
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 سرّاج کزو بود خروشم 
 باشد به کفش عنان هوشم 
هوش مصنوعی: خروش و هیاهوی من ناشی از روشنیای است که از اوست و در دستانم، عقل و هوش را به کنترل دارم.
 از دیدن آن نگار شیرین 
 چون مورچه پر برآورد زین 
هوش مصنوعی: وقتی که آن دختر خوشچهره را میبینم، قلبم به شدت تپش میافتد و مانند زنبوری که در حال پرواز است، احساس هیجان میکنم.
 آن آیه ی صنع لایزالی 
 صد زین، به نگاه کرده خالی 
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی زیباییهای بیپایان آفرینش اشاره دارد. در آن به نشانههای شگفتانگیز طبیعت و قدرت خالق اشاره شده که با نگاهی عمیق و تأملبرانگیز، میتوان به عظمت و زیباییهای آن پی برد. به عبارت دیگر، بیننده باید با دقت به این زیباییها توجه کند تا درک عمیقتری از آفرینش پیدا کند.
 او راست ز بسکه ناز و تمکین 
 هرگز نرود به خانه ی زین 
هوش مصنوعی: او به خاطر ناز و لوندیاش، هرگز به خانهی زین نمیرود.
 مشکل که به خانه ی من آید 
 وین عقده ی من ز دل گشاید 
هوش مصنوعی: وقتی مشکلی به سراغ من بیاید، آن گرهای که در دل دارم را باز میکند.

 وحیدالزمان قزوینی
وحیدالزمان قزوینی