گنجور

بخش ۲۶ - صفت منجّم

ای واقف گردش ستاره
در گریه ی من فکن نظاره
یک ره به دل حزین گذر کن
در خانه ی طالعم نظر کن
این دل که ز عشق گشته بیتاب
چندین ورقست چون سطرلاب
بر هر ورقی به دست دیده
از زخم هزار خط کشیده
هر یک شده از قضای محتوم
در حلقه ی طاعت تو منظوم
خونم شده قطره قطره از بیم
در رگ چو رقوم سطر تقویم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای واقف گردش ستاره
در گریه ی من فکن نظاره
هوش مصنوعی: ای کسی که به جُست و خیز ستاره‌ها آگاهی، به اشک‌ها و غم‌های من نگاه کن.
یک ره به دل حزین گذر کن
در خانه ی طالعم نظر کن
هوش مصنوعی: برای یک بار به دل غمگینم فکر کن و به سرنوشت من نگاهی بیانداز.
این دل که ز عشق گشته بیتاب
چندین ورقست چون سطرلاب
هوش مصنوعی: این دل که به خاطر عشق بی‌قرار و آرام است، مانند چندین ورق کاغذ است که به هم ریخته و بی‌نظم شده‌اند.
بر هر ورقی به دست دیده
از زخم هزار خط کشیده
هوش مصنوعی: هر ورق کاغذی که می‌بینم، نشان از زخم‌های زیادی دارد که بر آن ثبت شده است.
هر یک شده از قضای محتوم
در حلقه ی طاعت تو منظوم
هوش مصنوعی: هر کس به خواست ناگزیر سرنوشت، در دایره‌ی فرمانبری تو قرار گرفته و به نوعی در زندگی‌اش نظم و ترتیب یافته است.
خونم شده قطره قطره از بیم
در رگ چو رقوم سطر تقویم
هوش مصنوعی: خون من به آرامی و به تدریج از ترس در رگ‌هایم جاری شده، مانند سطرهای تقویم که به آرامی نوشته می‌شوند.