بخش ۲۶ - صفت منجّم
 ای واقف گردش ستاره 
 در گریه ی من فکن نظاره 
 یک ره به دل حزین گذر کن 
 در خانه ی طالعم نظر کن 
 این دل که ز عشق گشته بیتاب 
 چندین ورقست چون سطرلاب 
 بر هر ورقی به دست دیده 
 از زخم هزار خط کشیده 
 هر یک شده از قضای محتوم 
 در حلقه ی طاعت تو منظوم 
 خونم شده قطره قطره از بیم 
 در رگ چو رقوم سطر تقویم 
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
 ای واقف گردش ستاره 
 در گریه ی من فکن نظاره 
هوش مصنوعی: ای کسی که به جُست و خیز ستارهها آگاهی، به اشکها و غمهای من نگاه کن.
 یک ره به دل حزین گذر کن 
 در خانه ی طالعم نظر کن 
هوش مصنوعی: برای یک بار به دل غمگینم فکر کن و به سرنوشت من نگاهی بیانداز.
 این دل که ز عشق گشته بیتاب 
 چندین ورقست چون سطرلاب 
هوش مصنوعی: این دل که به خاطر عشق بیقرار و آرام است، مانند چندین ورق کاغذ است که به هم ریخته و بینظم شدهاند.
 بر هر ورقی به دست دیده 
 از زخم هزار خط کشیده 
هوش مصنوعی: هر ورق کاغذی که میبینم، نشان از زخمهای زیادی دارد که بر آن ثبت شده است.
 هر یک شده از قضای محتوم 
 در حلقه ی طاعت تو منظوم 
هوش مصنوعی: هر کس به خواست ناگزیر سرنوشت، در دایرهی فرمانبری تو قرار گرفته و به نوعی در زندگیاش نظم و ترتیب یافته است.
 خونم شده قطره قطره از بیم 
 در رگ چو رقوم سطر تقویم 
هوش مصنوعی: خون من به آرامی و به تدریج از ترس در رگهایم جاری شده، مانند سطرهای تقویم که به آرامی نوشته میشوند.

 وحیدالزمان قزوینی
وحیدالزمان قزوینی