گنجور

بخش ۲۳ - صفت رنگرز

از رنگرزان کشم بناچار
هر روز هزار رنگ آزار
داغم بر دل، که "صبر کاه" است
چون ناخن رنگرز سیاه است
باشد جگرم نهان درین داغ
مانند حنای دست صّباغ
از دوری او که هم چو ماه است
از بس شب هجر من سیاه است
خورشید چو از شبم برآید
چون پنجه ی رنگ رز نماید
از عکس جمال چون گل وی
گردد خم نیل چون خم می

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از رنگرزان کشم بناچار
هر روز هزار رنگ آزار
هوش مصنوعی: هر روز ناچارم از رنگ‌آمیزی رنگ‌های مختلف که مرا خسته و آزرده می‌کند.
داغم بر دل، که "صبر کاه" است
چون ناخن رنگرز سیاه است
هوش مصنوعی: دل من پر از درد و غم است، حالتی شبیه به رنگی که مشابه سیاهی ناخن کسی است که رنگرزی می‌کند. این غم همچون صبری است که کم‌کم از بین می‌رود و طاقت انسانی را می‌کاهد.
باشد جگرم نهان درین داغ
مانند حنای دست صّباغ
هوش مصنوعی: دل من در این داغ پنهان است، مانند حنای دست رنگرز که در زیر ظاهری زیبا نهفته است.
از دوری او که هم چو ماه است
از بس شب هجر من سیاه است
هوش مصنوعی: دوری او که مانند ماه می‌درخشد، باعث شده است شب جدایی‌ام بسیار تاریک و سیاه باشد.
خورشید چو از شبم برآید
چون پنجه ی رنگ رز نماید
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید از شب طلوع می‌کند، زیبایی‌اش به مانند رنگ‌های دلنشین گل رز جلوه‌گر می‌شود.
از عکس جمال چون گل وی
گردد خم نیل چون خم می
هوش مصنوعی: وقتی که تصویر زیبایی او را می‌بینم، مانند گل در حال خم شدن هستم، همچنان که رنگ نیل وقتی در کنار شراب قرار می‌گیرد.