بخش ۲۱ - صفت نجّار
نجار پسر زند همیشه
بر پای دلم ز جور تیشه
بر بستر کاهشم فکنده
چون تخته بزیر زخم رنده
تا آمد و رفت آن پسر دید
در سینه دلم غبار گردید
گامی که نهاده پس کشیده
چون ارّه امید من بریده
تا دل ز خیال او کباب است
زو دنیی و عقبیم خرابست
چون ارّه ز دست آن پریوش
هستم ز دو سر درین کشاکش
تا با غم او مرا شمار است
حق از دو طرف به دست یار است
چون وجد کنم چو متّه آهنگ
سوراخ شود ز وجد من سنگ
چون ارّه بود به چشم دشمن
از خار جفاش سینه ی من
بنمود بر استخوان من پوست
بر پنجره کاغذ از غم دوست
رخساره چنین و در مهارت
هستند ز قدرت حق آیت
بندند در از وقوف چالاک
از تخته ی روز و شب بر افلاک
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نجار پسر زند همیشه
بر پای دلم ز جور تیشه
هوش مصنوعی: نجار پسر زند همیشه دل مرا از ظلم و آسیبهایش میخراشد.
بر بستر کاهشم فکنده
چون تخته بزیر زخم رنده
هوش مصنوعی: بر روی بستری از کاه، مانند تختهای که زیر لبهی تیز و برنده قرار گرفته است، احساس میکنم.
تا آمد و رفت آن پسر دید
در سینه دلم غبار گردید
هوش مصنوعی: وقتی آن پسر آمد و رفت، متوجه شدم که در دل من، غم و اندوهی نشسته است.
گامی که نهاده پس کشیده
چون ارّه امید من بریده
هوش مصنوعی: هر قدمی که برداشتهام، به عقب برمیگردم مثل اره، و این باعث شده که امیدم قطع شود.
تا دل ز خیال او کباب است
زو دنیی و عقبیم خرابست
هوش مصنوعی: تا وقتی که دل من به خاطر عشق او در آتش است، دنیا و آخرت من ویران و خراب است.
چون ارّه ز دست آن پریوش
هستم ز دو سر درین کشاکش
هوش مصنوعی: در این دچار کشمکش و جدال هستم که مانند ارهای که در دست آن پری زیباست، از دو سو تحت فشارم و نمیدانم کدام طرف بروم.
تا با غم او مرا شمار است
حق از دو طرف به دست یار است
هوش مصنوعی: تا زمانی که غم او بر دلم سنگینی میکند، رابطهام با او به دو صورت برقرار است و تنها یارم سرنوشت من را رقم میزند.
چون وجد کنم چو متّه آهنگ
سوراخ شود ز وجد من سنگ
هوش مصنوعی: وقتی که ذوق و شوق پیدا میکنم، آهنگ از شدت احساسات من به هم میریزد و حتی سنگ هم به خاطر این حال و هوا از جا کنده میشود.
چون ارّه بود به چشم دشمن
از خار جفاش سینه ی من
هوش مصنوعی: چشم دشمن مانند ارّهای تیز است که بر روی سینهام به خاطر جفای تو تأثیر میگذارد و دردمند میکند.
بنمود بر استخوان من پوست
بر پنجره کاغذ از غم دوست
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که بر روی استخوانهای من پوست کشیده شده، مانند کاغذی که بر روی پنجره قرار دارد و این به خاطر غم و اندوهی است که از دوست دارم. انگار غم دوست به قدری عمیق است که به جان و وجود من نفوذ کرده و مرا تحت تأثیر قرار داده است.
رخساره چنین و در مهارت
هستند ز قدرت حق آیت
هوش مصنوعی: چهرهای اینچنین زیبا و مهارتهایی که دارد، نشانهای از قدرت خداوند است.
بندند در از وقوف چالاک
از تخته ی روز و شب بر افلاک
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویر کشیده شده که چگونه انسانها در گذشته با دقت و سرعت به درک و فهم وقایع زندگی مشغول بودهاند، و روز و شب به عنوان دو بخش اصلی از زندگی، همچون تختهای بر فراز آسمان در نظر گرفته شده است. این تصویر نشاندهنده تلاش بشر برای درک و شناخته شدن در جهان بزرگتر است.