بخش ۱۳ - صفت شانه تراشی
از شانه تراش بیقرارم
وز چاره گذشته کار و بارم
در شاخ ز شوق شانه گشتن
دانه ی شانه بود سوزن
این بود شبیه اینکه طفلان
نازاده بر آورند دندان
عکس مژه اش ز روی بازی
از تخته نموده شانه سازی
تا سایه فکنده بی بهانه
انگار شانه گشته شانه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شانه تراش بیقرارم
وز چاره گذشته کار و بارم
هوش مصنوعی: از بیقراری و دلنگرانی بر روزگار و سختیهایی که بر سر راهم آمده، درماندهام و دیگر راهی برای برطرف کردن مشکلاتم نمیبینم.
در شاخ ز شوق شانه گشتن
دانه ی شانه بود سوزن
هوش مصنوعی: در شاخ، شوقی به وجود آمده که برای شانه شدن، دانهای وجود دارد و این دانه شبیه یک سوزن است.
این بود شبیه اینکه طفلان
نازاده بر آورند دندان
هوش مصنوعی: این موضوع به این میپردازد که یکی از نشانههای رشد و بلوغ در کودک، در آوردن دندان است. در واقع، این حالت میتواند نمادی از زمان کودکی و گذر از مراحل آن باشد.
عکس مژه اش ز روی بازی
از تخته نموده شانه سازی
هوش مصنوعی: چشمهایش به قدری جذاب و دلربا هستند که میتواند از روی بازی و شوخی، به راحتی دل هر کسی را ببرد و خود را زیبا و دلنشین جلوه دهد.
تا سایه فکنده بی بهانه
انگار شانه گشته شانه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که زمانی که سایهای بیدلیل و به صورت ناگهانی بر ذهن و وجود انسان قرار میگیرد، احساس میشود که همه چیز در زیر این سایه تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر کرده است. انگار که در این حالت، انسان دچار دگرگونی و تأمل میشود و احساساتش به شانهها و دوشهایش منتقل میشود.