بخش ۱۳ - صفت شانه تراشی
از شانه تراش بیقرارم
وز چاره گذشته کار و بارم
در شاخ ز شوق شانه گشتن
دانه ی شانه بود سوزن
این بود شبیه اینکه طفلان
نازاده بر آورند دندان
عکس مژه اش ز روی بازی
از تخته نموده شانه سازی
تا سایه فکنده بی بهانه
انگار شانه گشته شانه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.