گنجور

شمارهٔ ۵۲

از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده
دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده
دوام دور فلک بین و بی‌وفایی عمر
بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده
ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد
علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده
از آن می‌ای که کسب کند ماه و مهر نور از او
به روز روشن و هم در شب ظلامم ده
اگرچه از نگه چشم مست مخمورت
مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده
نه بیم از عسس و نی ز شحنه‌ام خوف است
بیار باده و در بزم خاص و عامم ده
اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال
من این حلال نخواهم از آن حرامم ده
من خراب کجا و نماز و روزه کجا
سحر صراحی می در مه صیامم ده
ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن
ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده
شب است و وجه میم نیست لطفی کن
به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده
دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده
هوش مصنوعی: به من از آن می سرخ یک یا دو جام بده، تا برای مدتی از این قید ننگ و نامم رهایی یابم.
دوام دور فلک بین و بی‌وفایی عمر
بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده
هوش مصنوعی: به تداوم چرخش فلک و بی‌وفایی زمان نگاه کن. بیا و یک، دو، سه دور از زندگی‌ام را به من بده که همیشه زندگی کنم.
ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد
علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده
هوش مصنوعی: از آغاز صبح ازلی تا پایان شب ابدی، من در هر لحظه همیشه در حال تجربه شب و روز و صبح و شام هستم.
از آن می‌ای که کسب کند ماه و مهر نور از او
به روز روشن و هم در شب ظلامم ده
هوش مصنوعی: از آن می‌ای که ماه و خورشید از نور تو بهره‌مند می‌شوند، هم در روز روشن و هم در شب تاریک، به من بده.
اگرچه از نگه چشم مست مخمورت
مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده
هوش مصنوعی: با وجود اینکه از نگاه میشراب‌سازِ چشم تو همواره مست و خرابم، تو نیز همواره به من بده.
نه بیم از عسس و نی ز شحنه‌ام خوف است
بیار باده و در بزم خاص و عامم ده
هوش مصنوعی: نه از نگهبان می‌ترسم و نه از مأموران، بیا و می‌ریزان در میخانه و در میان مردم به من بده.
اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال
من این حلال نخواهم از آن حرامم ده
هوش مصنوعی: با اینکه نوشیدنی алкоголь حرام است و مال من از چیزی که حلال است، ولی نمی‌خواهم این حلال را به خاطر آن حرام به من بدهند.
من خراب کجا و نماز و روزه کجا
سحر صراحی می در مه صیامم ده
هوش مصنوعی: من در حالتی هستم که به هیچ چیز جز می‌خوری و شادی فکر نمی‌کنم، در حالی که دیگران در روزه و عبادت هستند. به من می‌گوید که من در پی لذت و سرور هستم و از مسائل مذهبی دورم.
ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن
ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده
هوش مصنوعی: از دل سوخته‌ام، دیگر محبت و عشق بیشتری به من نده، زیرا درد و اندوهی که دارم کافی است. همچنین دیگر از عقل ناتمامم چیزی نخواهم، زیرا نمی‌توانم از آن بهره‌برداری کنم.
شب است و وجه میم نیست لطفی کن
به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده
هوش مصنوعی: شب است و صورت میم در دسترس نیست. لطفاً به خاطر نذر و صدقه، اگر ممکن است چیزی به من بده زیرا من در تنگنای مالی هستم.