گنجور

شمارهٔ ۴۷

دی مغبچه‌ای گفت که ما مظهر یاریم
سر تا به قدم آینهٔ روی نگاریم
ما نقطه پرگار وجودیم ولیکن
گاهی به میان اندر و گاهی به کناریم
ما سرّ انالحق به جهان فاش نمودیم
منصورصفت رقص‌کنان بر سر داریم
ما بار به سر منزل مقصود رساندیم
ای خواجه دگر اشتر بگسسته مهاریم
در هیچ قطاری دگر ای قافله‌سالار
ما را نتوان یافت که بیرون ز قطاریم
تا باد به هم بر زند آن زلف پریشان
آشفته و سرگشته و بی‌صبر و قراریم
تا در چمن‌ِ حسن‌، گل‌ِ روی تو بشکفت
شوریده و شیدا و پریشان چو هَزاریم
چون در نظر دوست عزیزیم‌، غمی نیست
هرچند که در چشم خلایق همه خواریم
وحدت‌صفت از نشئهٔ صهبای محبت
مستیم ولی بی‌خبر از رنج خماریم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دی مغبچه‌ای گفت که ما مظهر یاریم
سر تا به قدم آینهٔ روی نگاریم
هوش مصنوعی: دختری مست گفت که ما نمایانگر محبوب هستیم و از سر تا toe مانند آینه‌ای از چهره‌اش درخشنده‌ایم.
ما نقطه پرگار وجودیم ولیکن
گاهی به میان اندر و گاهی به کناریم
هوش مصنوعی: ما مانند نقطه‌ای در پرگار هستیم که در هر لحظه ممکن است درون دایره‌ای باشیم یا به حاشیه آن رفته باشیم.
ما سرّ انالحق به جهان فاش نمودیم
منصورصفت رقص‌کنان بر سر داریم
هوش مصنوعی: ما راز حق را در دنیا آشکار کردیم و مانند منصور، با شور و شادی در حال رقصیدن هستیم.
ما بار به سر منزل مقصود رساندیم
ای خواجه دگر اشتر بگسسته مهاریم
هوش مصنوعی: ما به مقصد خود رسیدیم و کارمان را به پایان رساندیم، ای مولی، حالا دیگر نیازی به هدایت نداریم.
در هیچ قطاری دگر ای قافله‌سالار
ما را نتوان یافت که بیرون ز قطاریم
هوش مصنوعی: هیچ قطاری وجود ندارد که مانند ما، خارج از مسیر خود باشد. ما تنها هستیم و نمی‌توان هیچ همسفر دیگری را پیدا کرد.
تا باد به هم بر زند آن زلف پریشان
آشفته و سرگشته و بی‌صبر و قراریم
هوش مصنوعی: تا وقتی که باد زلف‌های آشفته و درهم بر هم را به هم بدمد، ما هم در حال آشفتگی و بی‌قراری هستیم.
تا در چمن‌ِ حسن‌، گل‌ِ روی تو بشکفت
شوریده و شیدا و پریشان چو هَزاریم
هوش مصنوعی: در باغ زیبایی، گل صورت تو شکوفا شده و حالتی شوریده و شیدا دارد، مانند هزاران گل دیگر.
چون در نظر دوست عزیزیم‌، غمی نیست
هرچند که در چشم خلایق همه خواریم
هوش مصنوعی: وقتی در نظر دوست ارزشمند و عزیز هستیم، هیچ غمی نداریم، حتی اگر در نظر سایر مردم بی‌ارزش و ناچیز محسوب شویم.
وحدت‌صفت از نشئهٔ صهبای محبت
مستیم ولی بی‌خبر از رنج خماریم
هوش مصنوعی: ما در حالت عشق و محبت به سر می‌بریم و به یکدیگر متصل هستیم، اما از رنج و دردهای ناشی از دوری و جدایی بی‌خبر هستیم.