شمارهٔ ۴۳
تا چند سرگران ز مدار جهان شوم
تا چند از مدار جهان سرگران شوم
در بین ما و دوست به جز خود حجاب نیست
آن به که بگذرم ز خود و از میان شوم
زندان تن گذارم و این خاکدان دون
در اوج عرش یوسف کنعان جان شوم
از خاکیان و صحبت ایشان دلم گرفت
یک چند نیز همنفس قدسیان شوم
با طایران گلشن قرب جلال دوست
این دامگه گذارم و همآشیان شوم
سودی نبخشدم سخن واعظ و فقیه
تا چند سال و مه ز پی این و آن شوم
آن به که نشنوم سخن این و آن به گوش
وز چاکران حلقه پیر مغان شوم
شاید بدین سبب کندم بخت یاوری
در بزم دوست محرم راز نهان شوم
وحدت حبیب گر بخرامد به باغ حسن
با گوهر سخن به رهش درفشان شوم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا چند سرگران ز مدار جهان شوم
تا چند از مدار جهان سرگران شوم
هوش مصنوعی: مدت زیادی را در حال سرگشتگی و بیهدفی سپری کنم؟ تا کی باید از دایره زندگی و جهان دور بمانم و در افکار و احساسات خود غرق شوم؟
در بین ما و دوست به جز خود حجاب نیست
آن به که بگذرم ز خود و از میان شوم
هوش مصنوعی: هیچ مانعی میان ما و دوست وجود ندارد، فقط خودمان هستیم که باید از خودمان بگذریم و به مقصد برسیم.
زندان تن گذارم و این خاکدان دون
در اوج عرش یوسف کنعان جان شوم
هوش مصنوعی: من از قید و بند جسم رهایی می یابم و این دنیای پست را به عرش و جایگاه بلند یوسف کنعان تبدیل می کنم و روح من در این راه شکوفا می شود.
از خاکیان و صحبت ایشان دلم گرفت
یک چند نیز همنفس قدسیان شوم
هوش مصنوعی: دلم از زندگی و صحبتهای آدمها خسته شده است و میخواهم در کنار موجودات مقدس قرار بگیرم.
با طایران گلشن قرب جلال دوست
این دامگه گذارم و همآشیان شوم
هوش مصنوعی: من در این مکان خوشبو و پر از زیبایی، به سراغ دوستان خوب و نزدیکان جلال دوست میروم و امیدوارم در کنار آنها قرار بگیرم.
سودی نبخشدم سخن واعظ و فقیه
تا چند سال و مه ز پی این و آن شوم
هوش مصنوعی: من از نصایح واعظ و علماء بهرهای نبردم و مدام به دنبال این و آن میروم و وقت و زمان را از دست میدهم.
آن به که نشنوم سخن این و آن به گوش
وز چاکران حلقه پیر مغان شوم
هوش مصنوعی: بهتر است که به جای شنیدن سخنان دیگران به حرفهای خودم گوش دهم و از خدمتگزاران و پیروان اهل معرفت و حکمت یعنی عالمان بزرگ الهام بگیرم.
شاید بدین سبب کندم بخت یاوری
در بزم دوست محرم راز نهان شوم
هوش مصنوعی: شاید به همین دلیل است که شانس و اقبال من کمتر شده و در جمع دوستان خود، رازهای پنهان را برای خودم نگه میدارم.
وحدت حبیب گر بخرامد به باغ حسن
با گوهر سخن به رهش درفشان شوم
هوش مصنوعی: اگر محبوب من به باغ زیبایی قدم بگذارد، من با کلامی پر ارزش و زیبا، در مسیر او میدرخشم.