گنجور

شمارهٔ ۲۰

تا سر زلف پریشان تو چین در چین است
زیر هر چینی از آن جای دل غمگین است
بی مه روی بتان شب همه شب تا به سحر
دامن و دیده‌ام از اشک پر از پروین است
مکن از عشق بتان منع مرا ای ناصح
که مرا عشق بتان رسم و ره دیرین است
شیوه کوهکنی شیوه فرهاد بود
صفت حسن‌فروشی صفت شیرین است
باغ حسن تو چه باغیست که پیوسته در او
سنبل و نرگس و ریحان و گل و نسرین است
عاشق ار خواب سلامت نکند نیست عجب
عشق را درد بود بستر و غم بالین است
وحدت از صومعه گر رخت به میخانه کشید
عارف حق‌نگر و رند حقیقت‌بین است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا سر زلف پریشان تو چین در چین است
زیر هر چینی از آن جای دل غمگین است
هوش مصنوعی: سر زلف پریشان تو مرتب و گلایه‌دار است و هر بار که چین و شکاف آن را نگاه می‌کنم، دل غمگینی در آن نهفته است.
بی مه روی بتان شب همه شب تا به سحر
دامن و دیده‌ام از اشک پر از پروین است
هوش مصنوعی: در این شب‌های تار، همواره تا سپیده‌دم، چهره محبوبان بی‌نقاب در ذهنم می‌گذرد و چشمانم و دامنم از اشک‌هایم پر شده است.
مکن از عشق بتان منع مرا ای ناصح
که مرا عشق بتان رسم و ره دیرین است
هوش مصنوعی: ای ناصح، مرا از عشق معشوقان باز مدار، زیرا مقام عشق آن‌ها برای من راه و رویه‌ای دیرینه و شناخته شده است.
شیوه کوهکنی شیوه فرهاد بود
صفت حسن‌فروشی صفت شیرین است
هوش مصنوعی: روش کوه کندن و سختی کشیدن، ویژگی فرهاد بود، در حالی که زیبایی و جلوه‌گری، ویژه شیرین است.
باغ حسن تو چه باغیست که پیوسته در او
سنبل و نرگس و ریحان و گل و نسرین است
هوش مصنوعی: باغ زیبای تو چقدر دل‌انگیز است که همیشه در آن گل‌های خوشبو و زیبا مانند سنبل، نرگس، ریحان و نسرین قرار دارند.
عاشق ار خواب سلامت نکند نیست عجب
عشق را درد بود بستر و غم بالین است
هوش مصنوعی: اگر عاشق نتواند آرام خواب راحتی داشته باشد، جای تعجب نیست که عشق با درد همراه است و غم، آرامش را از او می‌گیرد.
وحدت از صومعه گر رخت به میخانه کشید
عارف حق‌نگر و رند حقیقت‌بین است
هوش مصنوعی: اگر روحانیت و تقدس از صومعه دور شود و به میخانه‌ای که نماد شادی و آزادی است، برود، آن شخص که به حقیقت و عرفان نظر دارد، فردی عارف و رند است. یعنی در این حالت، او به شناخت عمیق‌تری دست یافته و از قوانین و هنجارهای محدودکننده فراتر رفته است.