شمارهٔ ۶۳ - تاریخ منصب میردیوانی زینل خان
از شناسایی شه عادل
آنکه دوران ندیده چون او شه
آن محیط کرم که گوش سؤال
نشیند از زبان جودش نه
آرزوها ز نقطه جودش
صد، هزار است و، ده صد و یک، ده
خرد از رای او گرفته فروغ
زآفتاب است روشنایی مه
بالد از آشنایی عفوش
پیرهن پیرهن بخویش گنه
میر دیوان چو گشت «زینل خان »
آن ز نیک و بد جهان آگه
معدلت پیشه خان عالیشان
سر آزادگان و بنده شه
از گریبان اهل حق عدلش
کرده دست خلاف را کوته
در ترازوی عدل او نکند
کوه یک جو زیادتی برکه
گر نویسند از گشاد کفش
صفحه دیگر بخود نگیرد ته
میر دیوان چو گشت، شد تاریخ:
«میسر دیوان عدل شاهنشه »
شمارهٔ ۶۲ - تاریخ منصب میردیوانی: ز حکم خسروی کز عدل و احسانشمارهٔ ۶۴ - تاریخ مرگ تایب: ز روی درد و سوزم گفت یاری قدردان روزی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شناسایی شه عادل
آنکه دوران ندیده چون او شه
هوش مصنوعی: شه عادل کسی است که حتی در دورانهای مختلف، مانند او وجود نداشته و نمیتواند کسی را پیدا کرد که به این اندازه شایسته و برجسته باشد.
آن محیط کرم که گوش سؤال
نشیند از زبان جودش نه
هوش مصنوعی: در آن فضایی که محبت و generosity حکمفرماست، گوش سؤال به سخنان بخشندگی نداشته است.
آرزوها ز نقطه جودش
صد، هزار است و، ده صد و یک، ده
هوش مصنوعی: آرزوها از رحمت و بخشش او به طور فراوان وجود دارند؛ به گونهای که تعداد آنها به حدی زیاد است که قابل شمارش نیست.
خرد از رای او گرفته فروغ
زآفتاب است روشنایی مه
هوش مصنوعی: خرد و دانش از نظر او گرفته شده، و روشنایی مه مانند روشنایی خورشید است.
بالد از آشنایی عفوش
پیرهن پیرهن بخویش گنه
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که آشنایی با عیوب دیگران ممکن است باعث نگرانی یا طرز تفکر منفی درباره آن شخص شود. در واقع، نزدیک شدن به افراد و آشنایی با نقاط ضعف آنها میتواند باعث نگرانی ما درباره رفتار آنها شود و در نتیجه، ممکن است به ما احساس گناه و عذاب وجدان بدهد.
میر دیوان چو گشت «زینل خان »
آن ز نیک و بد جهان آگه
هوش مصنوعی: وقتی که میر دیوان، زینل خان، شد، او به خوبی و بدیهای جهان آگاه شد.
معدلت پیشه خان عالیشان
سر آزادگان و بنده شه
هوش مصنوعی: نمرهات در برابر خان بزرگ، جایگاه تو را در میان آزادگان و بندگان پادشاه مشخص میکند.
از گریبان اهل حق عدلش
کرده دست خلاف را کوته
هوش مصنوعی: از گریبان اهل حق، عدالت باعث شده که دست مخالفان کوتاه شود.
در ترازوی عدل او نکند
کوه یک جو زیادتی برکه
هوش مصنوعی: در قضاوت و عدالت او، حتی کوهها نمیتوانند یک ذره ظلم کنند.
گر نویسند از گشاد کفش
صفحه دیگر بخود نگیرد ته
هوش مصنوعی: اگر نویسنده از فضای باز کفش یاد کند، دیگر نمیتواند بر خود غافل بماند و بیتوجهی کند.
میر دیوان چو گشت، شد تاریخ:
«میسر دیوان عدل شاهنشه »
هوش مصنوعی: وقتی کار دیوان عدالت به پایان رسید، تاریخ شکل گرفت: «این کار به دست دیوان عدالت پادشاه رسید.»