شمارهٔ ۳۶ - تاریخ تعمیر گنبذی
از فضل خدا، خدیو ایران
شاهی که جهان ازوست معمور
بلقیس زمانه را «سلیمان »
باشند زهم، همیشه مسرور
بر خوان عطای او نوالش
در کاسه گرفت دست فغفور
رفتند ز بیمش اهل آزار
بر خویش فرو چو نیش زنبور
از یاری حق نمود تعمیر
این گنبذ را بسعی موفور
گنبذ نه، که عالم روان راست
هم چرخ و، هم آفتاب پرنور
از حرمت اوست زائران را
طاعت مقبول و، جرم مغفور
این شکل صنوبری، جهان را
در سینه بود دلی پر از نور
صاحب نظری که، دیده دل
افگند براین مقام پرنور
برداشت چو «دیده »، گفت تاریخ:
«کعبه گردیده بیت معمور»
شمارهٔ ۳۵ - ماده تاریخ فتح قندهار: شاه جم حشمت «سلیمان » جاهشمارهٔ ۳۷ - تاریخ ساختن خرگاه شاهی: بفرمان «عباس ثانی » شهی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از فضل خدا، خدیو ایران
شاهی که جهان ازوست معمور
هوش مصنوعی: با لطف و رحمت خداوند، پادشاه ایران به قدری بزرگ و مناسب است که جهانیان به واسطه او در آسایش و رونق زندگی میکنند.
بلقیس زمانه را «سلیمان »
باشند زهم، همیشه مسرور
هوش مصنوعی: بلقیس در هر زمان، همانند سلیمان، باید در کنار هم باشند و همیشه خوشحال و شاداب زندگی کنند.
بر خوان عطای او نوالش
در کاسه گرفت دست فغفور
هوش مصنوعی: فغفور با دست خود، غذا و نعمتهای بخشیده شده از سوی او را در ظرفی گرفت.
رفتند ز بیمش اهل آزار
بر خویش فرو چو نیش زنبور
هوش مصنوعی: افراد آزاردهنده به خاطر ترس از او، به خودشان آسیب میزنند؛ مانند نیش زنبور که بر خود میزند.
از یاری حق نمود تعمیر
این گنبذ را بسعی موفور
هوش مصنوعی: با کمک و یاری خداوند، این گنبد با تلاش فراوان ساخته و تعمیر شده است.
گنبذ نه، که عالم روان راست
هم چرخ و، هم آفتاب پرنور
هوش مصنوعی: ای گنبد آسمان، ای عالم بینهایت! تو هم چرخش دورانی داری و هم نور درخشان خورشید.
از حرمت اوست زائران را
طاعت مقبول و، جرم مغفور
هوش مصنوعی: به خاطر حرمت و عظمت اوست که زائران، اعمالشان پذیرفته میشود و گناهانشان مورد بخشش قرار میگیرد.
این شکل صنوبری، جهان را
در سینه بود دلی پر از نور
هوش مصنوعی: این تصویر مخروطی شکل، در دل خود دنیایی دارد که مملو از نور و روشنی است.
صاحب نظری که، دیده دل
افگند براین مقام پرنور
هوش مصنوعی: کسی که با دیدگاهش، دلهای دیگران را به این مکان پربرکت و روشن معطوف کرده است.
برداشت چو «دیده »، گفت تاریخ:
«کعبه گردیده بیت معمور»
هوش مصنوعی: زمانی که انسانها به جهان نگاه میکنند، تاریخ به آنها میگوید که کعبه به مرکزی پر رونق و مهم تبدیل شده است.