شمارهٔ ۶۲۰
کام حاصل ای دل از آه سحر گاهی کنی
گر تو، ای قطع نظر از خلق، همراهی کنی!
یک سراسر سیر آن زلف درازم آرزوست
ای شب وصل از تو میترسم که کوتاهی کنی!
هر چه میخواهد، بکن، تا هرچه میخواهی، کند
لیک میخواهی تو دائم، هر چه میخواهی کنی!
دانه سان سر سبز تا فردا برآری سر ز خاک
باید امروز از غم آن چهره را کاهی کنی
تا توانی بود از داد و دهش چون آفتاب
از گرفتن مه صفت تا چند جانکاهی کنی؟!
تا توان چون موج بود آزاد در بحر وجود
چند بر خود فلس چندی دام چون ماهی کنی
تا توان در دشت استغنا علم بودن چو کوه
در پس دیوار مردم تا بکی کاهی کنی؟!
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کام حاصل ای دل از آه سحر گاهی کنی
گر تو، ای قطع نظر از خلق، همراهی کنی!
هوش مصنوعی: ای دل، اگر تو در سحرگاهان از آه و نالهات به خوشحالی برسی، نباید فراموش کنی که اگر به همراهی خداوند فکر کنی و از دیگران چشمپوشی کنی، آن کام را به دست خواهی آورد.
یک سراسر سیر آن زلف درازم آرزوست
ای شب وصل از تو میترسم که کوتاهی کنی!
هوش مصنوعی: تمام آرزویم این است که یک بار دیگر در مسیر آن زلف دراز قدم بزنم. ای شب وصال، از تو میترسم که نگذاری این لحظه طولانی شود!
هر چه میخواهد، بکن، تا هرچه میخواهی، کند
لیک میخواهی تو دائم، هر چه میخواهی کنی!
هوش مصنوعی: هر کاری که دوست داری انجام بده، تا آنچه که میخواهی به دست آوری. اما اگر میخواهی همیشه بر روی خواستههایت تسلط داشته باشی، باید مراقب باشی که چه کار میکنی!
دانه سان سر سبز تا فردا برآری سر ز خاک
باید امروز از غم آن چهره را کاهی کنی
هوش مصنوعی: برای اینکه فردا سرسبز و زیبا باشی و از زمین جوانه بزنی، امروز باید از غم و نگرانی چهرهات را بیارایی و نگذارید غم به تو فشار بیاورد.
تا توانی بود از داد و دهش چون آفتاب
از گرفتن مه صفت تا چند جانکاهی کنی؟!
هوش مصنوعی: تا جایی که میتوانی در بخشش و کمک کردن تلاش کن، مثل آفتاب که چیزی از خوبیهایش کم نمیشود. تا کی میخواهی در سختی و مشکل باقی بمانی؟
تا توان چون موج بود آزاد در بحر وجود
چند بر خود فلس چندی دام چون ماهی کنی
هوش مصنوعی: تا زمانی که توانایی داری، مانند موج در دریا آزاد باش و در زندگیات رها از قید و بند رفتار کن. اگر خود را به دام محدودیتها بیندازی، مانند ماهیای خواهی بود که در تنگنا قرار گرفته است.
تا توان در دشت استغنا علم بودن چو کوه
در پس دیوار مردم تا بکی کاهی کنی؟!
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دشت بی نیازی علم وجود دارد، مانند کوهی در پس دیوار مردم است. تا کی میخواهی کمتر از آن باشی و خود را کوچک کنی؟