گنجور

شمارهٔ ۶۱۵

نتواندم بعشوه جهان کرد رهزنی
از مال کرده لذت درویشیم غنی
با قامت خمیده پیران اشارتی است
یعنی بود کمال بزرگی فروتنی
جز خوی خوش که مانع آسیب دشمن است
از جامه حریر که دیده است جوشنی؟!
در بزم یار دود، دلم ز آن بلند شد
تا مهر و ماه را نگذارد بروزنی
هستند عالمی چو گرفتار درد من
راز دلم ز کیست ندانم نهفتنی؟!
لذات نفس را همه دیدیم پشت و رو
واعظ کناره بود از آنها گزیدنی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نتواندم بعشوه جهان کرد رهزنی
از مال کرده لذت درویشیم غنی
هوش مصنوعی: نمی‌توانستم با فریب و نیرنگ، دنیا را به سرقت ببرم؛ با این حال، از داشتن ثروت و لذت درویشی بی‌نیاز هستم.
با قامت خمیده پیران اشارتی است
یعنی بود کمال بزرگی فروتنی
هوش مصنوعی: پیران با قامت خمیده خود نشان می‌دهند که بزرگی واقعی در تواضع و فروتنی نهفته است.
جز خوی خوش که مانع آسیب دشمن است
از جامه حریر که دیده است جوشنی؟!
هوش مصنوعی: تنها ویژگی نیکو که باعث حفاظت از انسان در برابر آسیب‌های دشمن می‌شود، چه نیازی به لباس حریر دارد که فقط به زیبایی و زینت می‌افزاید؟
در بزم یار دود، دلم ز آن بلند شد
تا مهر و ماه را نگذارد بروزنی
هوش مصنوعی: در محفل دوست، دل من از شدت شوق به آسمان بلند شد تا اینکه نور خورشید و ماه نتوانند در چشم‌هایم بتابند.
هستند عالمی چو گرفتار درد من
راز دلم ز کیست ندانم نهفتنی؟!
هوش مصنوعی: افرادی وجود دارند که مانند من در درد و رنج به سر می‌برند، اما من نمی‌دانم که راز دلم از کیست و چرا باید این را پنهان کنم؟
لذات نفس را همه دیدیم پشت و رو
واعظ کناره بود از آنها گزیدنی
هوش مصنوعی: ما همه لذت‌های نفس را از هر زاویه‌ای تجربه کردیم، اما واعظی که در کنار ما بود، از میان این لذت‌ها به گزینش پرداخت.