گنجور

شمارهٔ ۵۹۹

نیست چون بر غیر جان کندن، بنای زندگی
این قدر ای تن، چه می‌میری برای زندگی؟!
چون دوتا گردید قد، افتد ز پا نخل حیات
تیشه باشد پشت خم ما را به پای زندگی
زندگی از بس به خواب مرگ غفلت می‌رود
هست در ایام ما مردن به جای زندگی
چون نیفتد بینشم از کار؟ آخر سال‌هاست
می‌دود با چشم حسرت در قفای زندگی!
کو غم دلسوز و، درد از دوا بیگانه‌ای؟
تا کند این مرده‌دل را آشنای زندگی؟!
سود ما دل‌مردگان زنده‌رو، در مردنست
چون نمی‌آید ز ما، حق ادای زندگی!
وقت دست و پا زدن شد تنگ و، خوش پیچیده سخت
رشته طول أمل بر دست و پای زندگی
هست با تار نفس، دل‌بستگی او را به تو
دل چه می‌بندی، به یار بی‌وفای زندگی؟!
دیده از پیری غبار آورده یا شمع نگاه
می‌فشاند خاک بر سر در عزای زندگی؟!
منزل آسودگی باشد، بسی آن سوی مرگ
کی توان طول کردن این ره را، به پای زندگی؟!
اهل بینش را بود بر چشم پوشیدن مدار
بس که دارد گرد کلفت آسیای زندگی!
ذکر و فکر آن مرا از یاد حق بیگانه کرد
کاش هرگز کس نبودی آشنای زندگی!
در سرای تن چه اندازی بساط آرزو؟
می‌رود بیرون از آن چون کدخدای زندگی!
زندگی با خلق عالم، بس که ما را مشکل است
راحت مردن بود اجر بلای زندگی
پر شود زآب بقا پیمانه‌ات واعظ، اگر
چون حباب از سر کنی بیرون هوای زندگی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست چون بر غیر جان کندن، بنای زندگی
این قدر ای تن، چه می‌میری برای زندگی؟!
هوش مصنوعی: زندگی به این معنا نیست که برای چیزهای غیر از خودت جان بکنی. ای بدن، چرا برای زندگی این‌گونه می‌مُوری؟
چون دوتا گردید قد، افتد ز پا نخل حیات
تیشه باشد پشت خم ما را به پای زندگی
هوش مصنوعی: وقتی عمر به دو نیم تقسیم می‌شود، زندگی به شدت تحت فشار قرار می‌گیرد و مشکلات بر دوش ما سنگینی می‌کند. در این راستا، تلاش‌ها و زحمات ما برای ادامه زندگی حس می‌شود و ما باید با تمام قدرت ایستادگی کنیم.
زندگی از بس به خواب مرگ غفلت می‌رود
هست در ایام ما مردن به جای زندگی
هوش مصنوعی: زندگی، به خاطر غفلت از مرگ، به خواب رفته است و در این روزگار، مردن به جای زندگی کردن به نظر می‌رسد.
چون نیفتد بینشم از کار؟ آخر سال‌هاست
می‌دود با چشم حسرت در قفای زندگی!
هوش مصنوعی: چرا نمی‌توانم بینشم را از کار بندم؟ سال‌هاست که با حسرت به گذشته زندگی‌ام نگاه می‌کنم!
کو غم دلسوز و، درد از دوا بیگانه‌ای؟
تا کند این مرده‌دل را آشنای زندگی؟!
هوش مصنوعی: کجاست کسی که به دل ما توجه کند و دردی که بی‌توجهی به درمانش دارد را درک کند؟ تا شاید این شخص بی‌روح را با لذت‌های زندگی آشنا سازد؟
سود ما دل‌مردگان زنده‌رو، در مردنست
چون نمی‌آید ز ما، حق ادای زندگی!
هوش مصنوعی: سود ما از کسانی که مرده‌اند، در واقع در مرگ خود ما نهفته است، زیرا وقتی که نمی‌توانیم حق زندگی را به خوبی ادا کنیم، از این رو، تمام این بی‌حالی و کمبود در واقع به خاطر عدم زندگی درست ماست.
وقت دست و پا زدن شد تنگ و، خوش پیچیده سخت
رشته طول أمل بر دست و پای زندگی
هوش مصنوعی: زمانی که شرایط سخت و تنگ می‌شود و چالش‌ها افزایش می‌یابند، امید و آرزوها به مانند رشته‌ای محکم و پیچیده بر زندگی ما نمود پیدا می‌کنند.
هست با تار نفس، دل‌بستگی او را به تو
دل چه می‌بندی، به یار بی‌وفای زندگی؟!
هوش مصنوعی: زندگی با تمامی سختی‌ها و نشیب‌وفتی‌هایش، انسان را به عشق و وابستگی می‌کشاند. اما در این میان، دلی که به محبوبی ناپایدار و بی‌وفا دل ببندد، چه ارزشی دارد؟!
دیده از پیری غبار آورده یا شمع نگاه
می‌فشاند خاک بر سر در عزای زندگی؟!
هوش مصنوعی: آیا چشمانم بر اثر پیری غبار گرفته‌اند یا اینکه در پاره‌ای از غم زندگی مانند شمعی که نورش را خاموش کنند، بر سرم خاک می‌ریزد؟
منزل آسودگی باشد، بسی آن سوی مرگ
کی توان طول کردن این ره را، به پای زندگی؟!
هوش مصنوعی: منزل آرامش در دنیای دیگر است، و زندگی بسیار کوتاه‌تر از آن است که بتوانیم این مسیر را با صبر و استقامت طی کنیم.
اهل بینش را بود بر چشم پوشیدن مدار
بس که دارد گرد کلفت آسیای زندگی!
هوش مصنوعی: افراد دارای بصیرت باید در برابر مسائل زندگی چشم خود را ببندند و توجه نکنند، زیرا زندگی به قدری پر از چالش‌ها و مشکلات است که ممکن است آن‌ها را دچار سردرگمی کند.
ذکر و فکر آن مرا از یاد حق بیگانه کرد
کاش هرگز کس نبودی آشنای زندگی!
هوش مصنوعی: به خاطر تفکر و ذکر (ذکر یاد کردن) مسائل دنیا، یاد خدا از ذهنم دور شده است. ای کاش هرگز هیچ‌کس نمی‌بود که با زندگی آشنا شوم!
در سرای تن چه اندازی بساط آرزو؟
می‌رود بیرون از آن چون کدخدای زندگی!
هوش مصنوعی: در زندگی چه آرزوهایی را در دل داری؟ چرا که زندگی مثل یک کدخدا به سرعت از این دنیا می‌رود و ما را به فکر فرو می‌برد.
زندگی با خلق عالم، بس که ما را مشکل است
راحت مردن بود اجر بلای زندگی
هوش مصنوعی: زندگی با مردم و دنیا برای ما چنان دشوار است که حتی راحت مردن هم برای ما سخت و مشکل شده است. در واقع، رنجی که از زندگی می‌کشیم، خود به نوعی پاداشی برای ماست.
پر شود زآب بقا پیمانه‌ات واعظ، اگر
چون حباب از سر کنی بیرون هوای زندگی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از زندگی بهره‌وری کامل داشته باشی و طول عمرت را افزایش دهی، باید مانند حبابی که به آسانی از آب بیرون می‌زند، از مشکلات و افسوس‌ها فاصله بگیری. در این صورت، زندگی‌ات به سرشاری و پایداری خواهد رسید.