گنجور

شمارهٔ ۴۴۷

انسان چه بود شرم و، درین نیست تکلف
رویی که در آن آب حیا نیست بر آن تف!
از مال جهان، خواجه بیچاره چه دارد
در دست تصرف بجز از نام تصرف؟!
پیران زمان جمله مرید خور و خوابند
جز دعویشان نیست در انبان تصوف
ز اسباب تکلف بمیان خواجه چه آرد
به زین که نیارد به میان پای تکلف؟!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

انسان چه بود شرم و، درین نیست تکلف
رویی که در آن آب حیا نیست بر آن تف!
هوش مصنوعی: انسان چقدر باید خجالت بکشد، وقتی که در چنین وضعیتی به ظاهر خود توجه می‌کند، در حالی که در آن هیچ نشانه‌ای از حیا وجود ندارد.
از مال جهان، خواجه بیچاره چه دارد
در دست تصرف بجز از نام تصرف؟!
هوش مصنوعی: خواستار تصرف در اموال دنیا، ولی در واقعیت، خواجه بیچاره تنها یک نام دارد و جز آن هیچ چیز دیگری در اختیارش نیست.
پیران زمان جمله مرید خور و خوابند
جز دعویشان نیست در انبان تصوف
هوش مصنوعی: پیران و بزرگ‌ترهای زمان، همه در حال خواب و بی‌خبری هستند و تنها چیزی که از آن‌ها باقی مانده، ادعاهای پوچ در مورد تصوف است.
ز اسباب تکلف بمیان خواجه چه آرد
به زین که نیارد به میان پای تکلف؟!
هوش مصنوعی: از وسایل و ابزارهایی که باعث سختی و زحمت می‌شود، خواجه چه چیزی به میان می‌آورد؟ آیا بهتر نیست که هیچ چیزی به پای این سختی و زحمت نیاورد؟