شمارهٔ ۴۳۹
میکنند از پیریم با هم سر و سامان وداع
وقت شد، یعنی که باید کرد با یاران وداع
گوهر دندان نباشد، کز دهن ریزد مرا
اشک بارد تن، همانا، میکند با جان وداع
خانه چشمم، ز بر هم خوردگی ماتم سراست
میکند نور نگه با دیده گریان وداع
نیست از پیری مرا این درد در هر استخوان
میکنند از روی درد امروز همراهان وداع
قطع شد آب جوانی، دست شستیم از خوشی
درد پیری آمد و، کردیم با درمان وداع
وقت کوچ آمد، نشاید رفت بیفکران بخواب
وقت رفتن گشت، باید کرد بیدردان وداع
می چکاند خون ز دلها ناله جانسوز او
واعظ ما میکند گویا که با یاران وداع
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میکنند از پیریم با هم سر و سامان وداع
وقت شد، یعنی که باید کرد با یاران وداع
هوش مصنوعی: از روی دوستی و محبت، با دوستان وداع میکنیم و باید به این مرحله از زندگی پایان دهیم.
گوهر دندان نباشد، کز دهن ریزد مرا
اشک بارد تن، همانا، میکند با جان وداع
هوش مصنوعی: اگر دندانی در کار نباشد، اشک از دهن میریزد و این بدن به راستی با جان وداع میکند.
خانه چشمم، ز بر هم خوردگی ماتم سراست
میکند نور نگه با دیده گریان وداع
هوش مصنوعی: چشم من پر از درد و غم است و اینجا جایی است برای ماتم. نور نگاه من با اشکهایم خداحافظی میکند.
نیست از پیری مرا این درد در هر استخوان
میکنند از روی درد امروز همراهان وداع
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر احساس درد و رنجی است که از پیری به وجود میآید. شاعر میگوید که هر روز این درد را در استخوانهایش احساس میکند و این درد گویی به خاطر وداع کردن با دوستانش در این روزهای سخت است. به نوعی، حس تنهایی و غم از دست دادن همراهان در زمان پیری را توصیف میکند.
قطع شد آب جوانی، دست شستیم از خوشی
درد پیری آمد و، کردیم با درمان وداع
هوش مصنوعی: جوانی ما به پایان رسید و از لذتها دست کشیدیم. درد پیری به سراغمان آمد و ناچار شدیم با درمانهای خود خداحافظی کنیم.
وقت کوچ آمد، نشاید رفت بیفکران بخواب
وقت رفتن گشت، باید کرد بیدردان وداع
هوش مصنوعی: زمانی که وقت جدایی نزدیک میشود، نباید بیدقت و بدون فکر عمل کرد. هنگام خروج و رفتن، نیاز است که با افرادی که در دلشان احساسات و درد دارند، وداع کنیم و به این لحظات ارزش قائل شویم.
می چکاند خون ز دلها ناله جانسوز او
واعظ ما میکند گویا که با یاران وداع
هوش مصنوعی: او با نالههای جانسوزش، دلها را به درد میآورد و بهوضوح از کسانی که در کنارشان بوده، وداع میکند.