گنجور

شمارهٔ ۴۳۴

عاشقان را ره ندارد، در دل پر غم نشاط
هست در خلوت سرای عشق نامحرم نشاط
خنده واری در جهان از خرمی نبود اثر
بسکه نفرت میکند از مردم عالم نشاط
در نیاید یاد حق در سینه دل مردگان
جا ندارد هیچگه در خانه ماتم نشاط
نیست یاری همچو غم، گر قدردان باشد کسی
در جهان زین رو نمیباشد دمی بیغم نشاط
بسکه از دلهای تنگ اهل دنیا میرمد
در دل درویش می افتد بروی هم نشاط
دست بردار از هوس واعظ، گرفتی چون عصا
راست ناید با سر لرزان و پشت خم نشاط

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقان را ره ندارد، در دل پر غم نشاط
هست در خلوت سرای عشق نامحرم نشاط
هوش مصنوعی: عاشقان هیچ راهی برای خروج ندارند و در دل‌های پر از غم، شادی وجود دارد. در تنهایی خانه عشق، هیچ کس نمی‌تواند به شادی آن‌ها آسیب بزند.
خنده واری در جهان از خرمی نبود اثر
بسکه نفرت میکند از مردم عالم نشاط
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ نشانی از شادی و خوشحالی نیست، چون مردم از یکدیگر متنفرند و این نفرت، نشاط را از میان برده است.
در نیاید یاد حق در سینه دل مردگان
جا ندارد هیچگه در خانه ماتم نشاط
هوش مصنوعی: یاد خداوند در دل کسانی که مرده‌اند نمی‌گنجد و در خانه‌های غم و اندوه، شادی جایی ندارد.
نیست یاری همچو غم، گر قدردان باشد کسی
در جهان زین رو نمیباشد دمی بیغم نشاط
هوش مصنوعی: هیچ یاری و همراهی مثل غم وجود ندارد، اگر کسی در این دنیا قدر غم را بداند، هیچ لحظه‌ای بدون غم خوشحالی نخواهد داشت.
بسکه از دلهای تنگ اهل دنیا میرمد
در دل درویش می افتد بروی هم نشاط
هوش مصنوعی: از آنجا که دل‌های مردم دنیا پر از تنگ‌نظری و نگرانی است، این احساسات منفی به دل درویش راه پیدا می‌کند و بر روی او تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود روحیه‌اش بهتر شود.
دست بردار از هوس واعظ، گرفتی چون عصا
راست ناید با سر لرزان و پشت خم نشاط
هوش مصنوعی: از آرزوهای بیهوده دست بردار، چون اگر تسلیم آنها شوی، مانند عصایی خواهی بود که نمی‌تواند با سر لرزان و کمر خم، راست بایستد و امید را به درستی حفظ کند.