شمارهٔ ۱۹
بهار است و از اشکم گل به دامن میکند صحرا
ز جوش لاله یا خون گریه بر من میکند صحرا
نیفتد تا به راه عاقلی از بیخودی مجنون
به هر سو آتشی از لاله روشن میکند صحرا
لباس بی لباسی بر قد دیوانه میدوزد
که از جو رشته و از خار سوزن میکند صحرا
ز یک روزن که باشد در سرا روشن شود محفل
سراسر این جهان را بر تو روزن میکند صحرا
مخور غم خرمیها هست از پی تیرهروزی را
چراغ گل زدود ابر روشن میکند صحرا
نه خاراست آنکه در پا میخلد هرگام مجنون را
ز دل خار غمش بیرون به سوزن میکند صحرا
ازین بیآبرو مردم رمیدن زندهام دارد
کند با ماهیان بحر آنچه با من میکند صحرا
چرا مجنون نگردد روز و شب بر گرد او واعظ
غبارش پاک از خاطر به دامن میکند صحرا
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بهار است و از اشکم گل به دامن میکند صحرا
ز جوش لاله یا خون گریه بر من میکند صحرا
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده و اشکهای من همچون گلی در دامن طبیعت میرویند. صحرا به خاطر شور و شوق گلهای لاله، یا به خاطر اندوه من پر از زیبایی و عاطفه میشود.
نیفتد تا به راه عاقلی از بیخودی مجنون
به هر سو آتشی از لاله روشن میکند صحرا
هوش مصنوعی: تا زمانی که به فکر عاقلانهای نرسد، مجنون در حال بیخود شدن، در هر گوشه صحرا شعلهای از لاله روشن میکند.
لباس بی لباسی بر قد دیوانه میدوزد
که از جو رشته و از خار سوزن میکند صحرا
هوش مصنوعی: کسی که در حالتا دیوانهوار است، لباسهایی میسازد و به پوششهای سطحی و بیارزش توجهی نمیکند و مانند درختی که به دور خود میپیچد، از چیزهای بیفایده و دردآور در زندگی عبور میکند.
ز یک روزن که باشد در سرا روشن شود محفل
سراسر این جهان را بر تو روزن میکند صحرا
هوش مصنوعی: از یک دریچه که در یک خانه وجود دارد، میتوان به نور و روشنی دست یافت. این نور میتواند فضایی را بسازد که کل این دنیا را روشن کند. صحرا نیز با این دریچه به تو فضای جدیدی نشان میدهد.
مخور غم خرمیها هست از پی تیرهروزی را
چراغ گل زدود ابر روشن میکند صحرا
هوش مصنوعی: نگران نباش، شادیها همیشه هست. اگرچه روزهای سختی را تجربه میکنیم، اما مانند چراغی که غبار را کنار میزند، نور به سراغ بیابانها میآید و همه جا روشن میشود.
نه خاراست آنکه در پا میخلد هرگام مجنون را
ز دل خار غمش بیرون به سوزن میکند صحرا
هوش مصنوعی: خاری که در پا فرو میرود، نشاندهنده آن نیست که مجنون دردش را نمیکشد. بلکه او با احساس عمیق خود، غمهایش را به سوزنهای صحرایی میسپارد تا از دلش بیرون بروند.
ازین بیآبرو مردم رمیدن زندهام دارد
کند با ماهیان بحر آنچه با من میکند صحرا
هوش مصنوعی: از بیآبرو شدن مردم فراریام و زنده بودنم به خاطر رفتار کسی است که با من در بیابان مانند ماهیها در دریا رفتار میکند.
چرا مجنون نگردد روز و شب بر گرد او واعظ
غبارش پاک از خاطر به دامن میکند صحرا
هوش مصنوعی: چرا مجنون هر روز و شب به دور او نمیچرخد؟ وقتی که واعظ، غبار عشق او را از دلش به دامن میریزد، صحرا را هم تحت تاثیر قرار میدهد.