شمارهٔ ۲۴ - نخل غفلت
ای که مستی ز بادهٔ دولت
تا نمیری کجا شوی هشیار
سفری پیش داری ای غافل!
راه دور است توشه ای بردار
چشم از این قصر زر نگار بپوش
دست از این رخش راهوار بدار
نخل غفلت ز بیخ و بن برکن
تخم خیری برای خویش به کار
دل بیچاره ای بدست آور
تا که گردی ز عمر برخوردار
شمارهٔ ۲۳ - خجسته کتاب: هزار شکر که شد ختم این خجسته کتابشمارهٔ ۲۵ - خون دل: ای که خواهان راحتی به جهان
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که مستی ز بادهٔ دولت
تا نمیری کجا شوی هشیار
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر خوشی و ثروت مستی میکنی، وقتی که از این شادی و خوشی بیخبر بمانی، چگونه میخواهی هشیار شوئی؟
سفری پیش داری ای غافل!
راه دور است توشه ای بردار
هوش مصنوعی: ای غافل! تو سفری در پیش داری، راهی طولانی در پیش است، پس چیزی برای برداشت و همراه داشتن انتخاب کن.
چشم از این قصر زر نگار بپوش
دست از این رخش راهوار بدار
هوش مصنوعی: به این قصر زیبا و زرق و برق و به آن اسب خوشتراش نگاه نکن و از آنها فاصله بگیر.
نخل غفلت ز بیخ و بن برکن
تخم خیری برای خویش به کار
هوش مصنوعی: از ریشه و اصل نخل غفلت بگذر و برای خودت تربیت و رشد خوبی بکار.
دل بیچاره ای بدست آور
تا که گردی ز عمر برخوردار
هوش مصنوعی: دل ضعیفی را به دست آور تا از عمرت بهرهمند شوی.