گنجور

شمارهٔ ۹۶ - تاب آفتاب

گفت سکینه غمم حساب ندارد
چشم من امشب،خیال خواب ندارد
درد یتیمی ز کف ربوده توانم
وای برآن کودکی که باب ندارد
اصغرم ای عمه جان! چو سایر شبها
چون شده امشب که اضطراب ندارد
با پدرم گو بیا به سایهٔ خیمه
پیکر تو تاب آفتاب ندارد
عمه بر این قوم دون، بگو که سکینه
بازوی او طاقت طناب ندارد
خصم ستمگر زند مرا ره کین
رحم به دل، خوفی از عقاب ندارد
دشت ز نامحرمان پر است و ندانم
عمه چرا؟ مادرم نقاب ندارد
شیر به پستان، ز قحط آب، در این دشت
مادر غمدیده ام رباب ندارد
نظم تو «ترکی» ز چشم اهل مصییبت
خون به چکاند اگر که آب ندارد

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت سکینه غمم حساب ندارد
چشم من امشب،خیال خواب ندارد
هوش مصنوعی: سکینه می‌گوید که غم من هیچ اهمیتی ندارد و چشمم امشب هیچ میلی به خواب ندارد.
درد یتیمی ز کف ربوده توانم
وای برآن کودکی که باب ندارد
هوش مصنوعی: رنج و درد یتیمی را به سختی تحمل می‌کنم و ای کاش بر حال آن کودک بی‌پناهی که پدر ندارد، افسوس می‌خورم.
اصغرم ای عمه جان! چو سایر شبها
چون شده امشب که اضطراب ندارد
هوش مصنوعی: عمه جان، من امشب مانند شب‌های دیگر هستم و احساس اضطراب نمی‌کنم.
با پدرم گو بیا به سایهٔ خیمه
پیکر تو تاب آفتاب ندارد
هوش مصنوعی: با پدرم بگو که به سایهٔ چادر بیاید، زیرا بدن تو تاب آفتاب را ندارد.
عمه بر این قوم دون، بگو که سکینه
بازوی او طاقت طناب ندارد
هوش مصنوعی: به عمه بگو که این گروه بی‌مقدار، سکینه نمی‌تواند بار طناب را تحمل کند.
خصم ستمگر زند مرا ره کین
رحم به دل، خوفی از عقاب ندارد
هوش مصنوعی: دشمن ظالم به من راه انتقام را نشان می‌دهد، اما من با دل پر رحم، ترسی از مجازات ندارم.
دشت ز نامحرمان پر است و ندانم
عمه چرا؟ مادرم نقاب ندارد
هوش مصنوعی: دشت پر از افرادی است که برای من نا‌آشنا هستند و نمی‌دانم چرا عمه‌ام در این مورد چیزی نمی‌گوید. مادرم نیز چهره‌اش را پوشانده نیست.
شیر به پستان، ز قحط آب، در این دشت
مادر غمدیده ام رباب ندارد
هوش مصنوعی: در این دشت خشک و بی‌آب، شیر از پستان مادرش می‌مکد، اما مادر غمدیده‌ام دیگر ربابی برای نوازش جانم ندارد.
نظم تو «ترکی» ز چشم اهل مصییبت
خون به چکاند اگر که آب ندارد
هوش مصنوعی: نظم تو به زیبایی و دقتی است که اگر کسی به مشکلات روبه‌رو شود، چشمانش پر از اشک خواهد شد، حتی اگر به ظاهری معمولی باشد و در عمق خود احساس ندارد.