شمارهٔ ۸۰ - عقده های دل
فلک از پیش توام کرد زکین، دور چرا؟
قسمت از دهر نشد بعد توام گور چرا؟
توشه کشور ایجادی و، فرزند رسول
سر پر نور تو از ملک بدن، دور چرا؟
عقده های دل زینب زتو مفتوح نشد
سینه ات از سم اسبان شده مکسور چرا؟
ای کلیم اله من! کنج تنور خولی
بر سر غرق بخونت شده چون طور چرا؟
هم جوار تو بود اکبر گلگون بدنت
هست لیلای جگر خون، ز تو مهجور چرا؟
دخترانت ز چه بعد از تو پریشان و اسیر
بستهٔ بند گران، عابد رنجور چرا؟
مرگ خود را زخدا از چه نخواهم که یزید
شده از کشتن تو این همه مغرور چرا؟
«ترکی» از خون دل و اشک بصرمی ننهی
به جراحات تنش مرهم کافور چرا؟
شمارهٔ ۷۹ - لجهٔ خون: بوالجایبها از این گردنده گردون دیدهامشمارهٔ ۸۱ - شور حسینی: فلک به آل نبی ظلم بی حساب چرا؟
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلک از پیش توام کرد زکین، دور چرا؟
قسمت از دهر نشد بعد توام گور چرا؟
هوش مصنوعی: چرا دور شدم از تو ای فلک، در حالی که از ابتدا برای من این ترتیب را قرار دادهای؟ چرا سرنوشت من بعد از تو به قبر و پایان زندگیام ختم نمیشود؟
توشه کشور ایجادی و، فرزند رسول
سر پر نور تو از ملک بدن، دور چرا؟
هوش مصنوعی: در این بیت به مفهوم زندگی و وجود ما و همچنین به نقش روحانی و معنوی اشاره شده است. شاعر به نوعی از سفر روح و فاصله گرفتن از دنیای مادی سخن میگوید. او میپرسد که چرا نورانیترین فرزند پیامبر از سرزمین جسم و دنیای مادی دور است، و به نوعی به اهمیت بعد معنوی و روحانی انسانها میپردازد.
عقده های دل زینب زتو مفتوح نشد
سینه ات از سم اسبان شده مکسور چرا؟
هوش مصنوعی: دل زینب به خاطر غمها و دردهای فراوانش نتوانست آرامش یابد، حال آنکه سینهات به خاطر ضربات اسبان، شکسته و آسیبدیده شده است. چرا اینچنین شده؟
ای کلیم اله من! کنج تنور خولی
بر سر غرق بخونت شده چون طور چرا؟
هوش مصنوعی: ای موسی، من! چرا مانند کوهی که بر سر توست، در گوشه تنور خولی غرق در خون شدهای؟
هم جوار تو بود اکبر گلگون بدنت
هست لیلای جگر خون، ز تو مهجور چرا؟
هوش مصنوعی: این بیت به رابطهی عمیق و احساسی دو نفر اشاره دارد. "اکبر" به عنوان یک شخصیت یا دوست نزدیک در کنار توست و "گلگون بدنت" نمادی از زیبایی و جذابیت توست. اما "لیلای جگر خون" به درد و فاصله عاطفی اشاره میکند. این سوال مطرح میشود که چرا محبوبات، به رغم این نزدیکی، از تو دور است و این فاصله به چه دلایلی به وجود آمده است.
دخترانت ز چه بعد از تو پریشان و اسیر
بستهٔ بند گران، عابد رنجور چرا؟
هوش مصنوعی: دختران تو چرا پس از تو در حال پریشانی و دربند میباشند، و عابد رنجور چه دلیلی دارد که اینگونه در زحمت است؟
مرگ خود را زخدا از چه نخواهم که یزید
شده از کشتن تو این همه مغرور چرا؟
هوش مصنوعی: من چرا باید از خدا بخواهم که مرگم را برایم نخواهد، در حالی که یزید به خاطر کشتن تو اینقدر مغرور شده است؟
«ترکی» از خون دل و اشک بصرمی ننهی
به جراحات تنش مرهم کافور چرا؟
هوش مصنوعی: بیت به این معناست که درد و رنجهای عمیق انسانی، نمیتوانند با درمانهای ظاهری و سطحی التیام پیدا کنند. به نوعی اشاره به این دارد که جراحات روحی و قلبی تنها با محبت و درک عمیق قابل تسکین هستند و نمیتوان بر مشکلات عاطفی تنها با روشهای مادی و عادی غلبه کرد.