شمارهٔ ۷۷ - داغ لاله رخان
فلک ز ماتم زینب مگر خبر دارد
و گرنه جامهٔ نیلی چرا به بر دارد؟
خبر ز حال سکینه ندارد آن طفلی
که صبح و شام، به سرسایهٔ پدر دارد
کباب می شود از گریهٔ سکینه دلم
که طفل کشته پدر، گریه اش اثر دارد
رباب مادر اصغر ز تشنگی پسر
دل فگار و، لب خشک و، دیده تر دارد
چو گشت سنبل اکبر ز خون شقایق رنگ
چو لاله ما در او داغ بر جگر دارد
به راه شام به زینب دگر چها گذرد
که هیجده سر ببریده همسفر دارد
ز ترس شمر، سکینه چو بید، می لرزد
به دل هراس، از آن شوم بدسیر دارد
به شام عابد محنت قرین، دوا و غذا
ز آه نیم شب و، گریهٔ سحردارد
فلک خراب شوی دختر امیر عرب
ز داغ لاله رخان: اشک در بصر دارد
ستاده دختر خیرالنسا به بزم یزید
دلی فگار و نگاهی به طشت زر دارد
دلا به آل پیمبر مکن ز گریه دریغ
که هر چه گریه کنی، اجر بیشتر دارد
برای بی کسی آل مصطفی «ترکی»
مدام دامنی از اشک، پر گهر دارد
شمارهٔ ۷۶ - انتظار قافله: فلک به آل پیمبر سر مجادله داردشمارهٔ ۷۸ - سرشک آتشگون: فغان ز دست تو ای روزگار کج بنیاد!
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فلک ز ماتم زینب مگر خبر دارد
و گرنه جامهٔ نیلی چرا به بر دارد؟
هوش مصنوعی: آیا آسمان از اندوه زینب آگاه است؟ اگر نه، پس چرا او این لباس نیلی را به تن دارد؟
خبر ز حال سکینه ندارد آن طفلی
که صبح و شام، به سرسایهٔ پدر دارد
هوش مصنوعی: کودکی که صبح و شب در سایه پدرش است، از وضعیت سکینه (آرامش و امنیت) بیخبر است.
کباب می شود از گریهٔ سکینه دلم
که طفل کشته پدر، گریه اش اثر دارد
هوش مصنوعی: دل من به شدت تحت تأثیر غم و اندوه سکینه است. وقتی که او برای پدرش میگرید، این اشکها و مصیبتها به شدت دل مرا میسوزاند و آتش میزند.
رباب مادر اصغر ز تشنگی پسر
دل فگار و، لب خشک و، دیده تر دارد
هوش مصنوعی: رباب، مادر اصغر، به خاطر تشنگی پسرش بسیار نگران و ناراحت است. او دیدگانی اشکآلود و لبهایی خشک دارد که نشاندهنده غصه و اضطراب اوست.
چو گشت سنبل اکبر ز خون شقایق رنگ
چو لاله ما در او داغ بر جگر دارد
هوش مصنوعی: زمانی که سنبلهای زیبا به رنگ خون گلهای شقایق میشوند، لالهها نیز در دل خود داغ و غمی عمیق دارند.
به راه شام به زینب دگر چها گذرد
که هیجده سر ببریده همسفر دارد
هوش مصنوعی: در راه شام، زینب با چه سختیها و مصیبتهایی روبهرو میشود، در حالی که هجده سر بریده را در کنار خود دارد.
ز ترس شمر، سکینه چو بید، می لرزد
به دل هراس، از آن شوم بدسیر دارد
هوش مصنوعی: سکینه از ترس شمر به شدت میلرزد و دلش پر از هراس است، زیرا او از آن شخصیت بدذات احساس خطر میکند.
به شام عابد محنت قرین، دوا و غذا
ز آه نیم شب و، گریهٔ سحردارد
هوش مصنوعی: در شامگاه، عابد با سختی و درد زندگی میکند و برای تسکین خود، در نیمههای شب به آه و ناله میپردازد و در سحرگاه، اشک میریزد.
فلک خراب شوی دختر امیر عرب
ز داغ لاله رخان: اشک در بصر دارد
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر بدتر از آن میشود که دختر امیر عرب به خاطر غم و اندوهی که از زیبایی لاله مانند چهرهاش دارد، اشک در چشمانش حلقه زده است.
ستاده دختر خیرالنسا به بزم یزید
دلی فگار و نگاهی به طشت زر دارد
هوش مصنوعی: دختر خیرالنسا در مجلس یزید ایستاده است، دلش پر از غم و اندوه است و نگاهی به طشت طلایی دارد.
دلا به آل پیمبر مکن ز گریه دریغ
که هر چه گریه کنی، اجر بیشتر دارد
هوش مصنوعی: ای دل، به یاد خاندان پیامبر، از گریه کردن پرهیز نکن؛ زیرا هر چقدر گریه کنی، پاداش بیشتری نصیبت میشود.
برای بی کسی آل مصطفی «ترکی»
مدام دامنی از اشک، پر گهر دارد
هوش مصنوعی: برای کسی که از محبت آل مصطفی بینصیب است، همیشه دمی پر از اشک و درد دارد.