شمارهٔ ۶۷ - عاشق صادق
عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
در فنای خویشتن معشوق را سازد رضا
عاشق آن باشد که گر برند بندش را زبند
در مقام جان فشانی نی نعم گوید نه لا
عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال
خویش را سازد مجرد از تمام ماسوی
جان فدای همت آن عاشق صادق که کرد
در ره معشوق، ترک جان و مال و اقربا
هیچ دانی کیست آن عاشق، که در راه حبیب
کرد ترک جان و مال و هستی خود از وفا
باشد آن عاشق، فروغ دیدهٔ زهرا حسین
لالهٔ خونین داغستان دشت کربلا
تا قدم بنهاد آن شور آفرین راه عشق
در ره معشوق، کرد از شوق، جان و سر فدا
چون خیل الله، در قربانگه کرب وبلا
کرد اکبر را فدای دوست در کوه منا
در منای قرب حق، قربا نیش مقبول شد
کربلایش زان سبب شد کعبهٔ اهل صفا
با وجود آنکه بودی آب مهر مادرش
شمر با خنجر بریدش تشنه لب، سر از قفا
خوش به بازار شهادت، او شفاعت را خرید
همتش نازم که کرد آخر به عهد خود وفا
ای حسین ای عاشق جانباز عشق ذوالجلال
کن نظر از مهر سوی عاشق غم مبتلا
عاشقان کوی تو هر چند بسیارند لیک
«ترکی» افسرده از عشق تو افتاده زپا
شمارهٔ ۶۶ - عزای سبط نبی: ظلمی که بر حسین علی شد به کربلاشمارهٔ ۶۸ - نخل قامت: به نجف گذر کن ایا صبا تو زکربلا ز ره وفا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
در فنای خویشتن معشوق را سازد رضا
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که اصول عشق را به درستی رعایت کند و در راه معشوق خود، از خودگذشتگی نشان دهد و رضایت او را بر خواستههای خود ترجیح دهد.
عاشق آن باشد که گر برند بندش را زبند
در مقام جان فشانی نی نعم گوید نه لا
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که اگر او را از قید و بندش آزاد کنند، در برابر جانفشانی نیز با بینظمی و بیتوجهی نمیگوید نه و مخالفت نمیکند.
عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال
خویش را سازد مجرد از تمام ماسوی
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که برای عشق خود، از تمام مشکلات و غمهای زندگی خانوادهاش فاصله بگیرد و تنها به عشق خودش فکر کند.
جان فدای همت آن عاشق صادق که کرد
در ره معشوق، ترک جان و مال و اقربا
هوش مصنوعی: جانم فدای تلاش و اراده آن عاشق واقعی که در راه محبوب، حاضر شد جان و مال و نزدیکانش را رها کند.
هیچ دانی کیست آن عاشق، که در راه حبیب
کرد ترک جان و مال و هستی خود از وفا
هوش مصنوعی: آیا میدانی آن عاشق کیست که از عشق محبوب، جان و مال و همه چیزش را فدای او کرده است؟
باشد آن عاشق، فروغ دیدهٔ زهرا حسین
لالهٔ خونین داغستان دشت کربلا
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که مانند نور چشمان حضرت زهرا، درخشان و زنده است، و مانند گلهای سرخ در دشت کربلا، از عشق و دلتنگی سرشار است.
تا قدم بنهاد آن شور آفرین راه عشق
در ره معشوق، کرد از شوق، جان و سر فدا
هوش مصنوعی: زمانی که آن موجود شورانگیز قدم به راه عشق گذاشت، به عشق معشوق، جان و سرش را فدای او کرد.
چون خیل الله، در قربانگه کرب وبلا
کرد اکبر را فدای دوست در کوه منا
هوش مصنوعی: اکبر، به مانند گروهی از یاران خدا، در روز سختی و آزمایش، قربانی عشق دوست شد و در میدان منا جان خود را فدای محبت کرد.
در منای قرب حق، قربا نیش مقبول شد
کربلایش زان سبب شد کعبهٔ اهل صفا
هوش مصنوعی: در محلی که به نزدیکی حق و حقیقت میرسیم، قربانی و فداکاری ارزشمند میشود و به همین دلیل کربلا به عنوان مکانی محترم و مقدس جلوهگر میشود؛ حتی کعبه نیز به خاطر محبت اهل حق، قابل توجه میگردد.
با وجود آنکه بودی آب مهر مادرش
شمر با خنجر بریدش تشنه لب، سر از قفا
هوش مصنوعی: با وجود اینکه او مانند آب مهر مادری بود، شمر با خنجر او را به شهادت رساند و به تشنگی لب، سرش را از پشت زد.
خوش به بازار شهادت، او شفاعت را خرید
همتش نازم که کرد آخر به عهد خود وفا
هوش مصنوعی: خوشا به حال او که در مسیر شهادت قرار گرفت و برای خود شفاعت به دست آورد. من به شجاعت او افتخار میکنم که در نهایت به وعدهاش وفا کرد.
ای حسین ای عاشق جانباز عشق ذوالجلال
کن نظر از مهر سوی عاشق غم مبتلا
هوش مصنوعی: ای حسین، ای عاشق فداکار عشق پرعظمت، نظر کن به عاشقانی که در غم و رنج گرفتارند.
عاشقان کوی تو هر چند بسیارند لیک
«ترکی» افسرده از عشق تو افتاده زپا
هوش مصنوعی: عاشقان تو هرچند که زیادند، اما «ترکی» به خاطر عشق تو دلشکسته و ناامید است.