شمارهٔ ۶۶ - عزای سبط نبی
ظلمی که بر حسین علی شد به کربلا
کس در جهان ندیده چنین ظلمی برملا
تنها همین نه مردم ایران بپا کنند
بزم عزای سبط نبی را به خانه ها
در هند و، سند و، بلخ و، بخارا و، زنگ و، روم
هر ساله بزم تعزیه اش می شود بپا
قوم هنود از سر صدق و صفا دهند
در روز قتل ماه محرم نیازها
جمعی ز هندوان حسینی به ملک هند
اخلاصشان بود به حسین بیشتر ز ما
هیزم کنند جمع و فروزند آتشی
کز شعله اش کباب شود مرغ در هوا
دیدم به چشم خویش که آن پاک نیتان
گویند یا حسین و در آتش نهند پا
آتش به جسمش نکند گرمیش اثر
دارم یقین زنام حسین می کند حیا
جایی که می کنند عزادرایش هنود
گر شیعه جان فدا ننماید زهی خطا
یا رب حسین که این همه دارد جلال و جاه
شمر لعین برید سرش از قفا چرا؟
جرمش کدام بود و، گناهش چه، کز ستم؟
لب تشنه ساختند سر از پیکرش جدا
انداختند پیکر او را به روی خاک
کردند از جفا سر او را به نیزه ها
این در چه مذهبی بود و در چه ملتی
لب تشنه سربرند کسی، وانگه از قفا
کاش آن زمان،که خون گلویش به خاک ریخت
نازل شدی به خلق جهان، ز آسمان بلا
کاش آن زمان، کشتی عمرش بهم شکست
یکباره کائنات، شدی غرقهٔ فنا
کاش آن زمان، که روح شد از جسم او برون
روح جهانیان شدی از جسمشان جدا
کاش آن زمان، که شمر لگد زد به سینه اش
ارکان نه فلک، شدی از یکدیگر جدا
کاش آن زمان، که کرد فدا جان به راه دوست
جان های شیعیان، همه او را شدی فدا
کاش آن زمان، خراب شدی آسمان که شد
چوب یزید بر لب و دندانش آشنا
«ترکی» اگر تو دعوی اسلام می کنی
کمتر ز هندویی نتوان شد در این عزا
شمارهٔ ۶۵ - صاحب عزا: به بزم ماتم سبط نبی باشد خدا حاضرشمارهٔ ۶۷ - عاشق صادق: عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ظلمی که بر حسین علی شد به کربلا
کس در جهان ندیده چنین ظلمی برملا
هوش مصنوعی: ظلمی که بر حسین علیهالسلام در کربلا رفت، هیچکس در دنیا مانند آن را مشاهده نکرده است.
تنها همین نه مردم ایران بپا کنند
بزم عزای سبط نبی را به خانه ها
هوش مصنوعی: تنها مردم ایران نیستند که مراسم عزای سبط پیامبر را در خانهها برپا کنند.
در هند و، سند و، بلخ و، بخارا و، زنگ و، روم
هر ساله بزم تعزیه اش می شود بپا
هوش مصنوعی: در کشورهای هند، سند، بلخ، بخارا، زنگ و روم هر ساله مراسمی به نام تعزیه برگزار میشود.
قوم هنود از سر صدق و صفا دهند
در روز قتل ماه محرم نیازها
هوش مصنوعی: مردم هندو با صداقت و خلوص نیت در روز عاشورا نیازهای خود را برآورده میکنند.
جمعی ز هندوان حسینی به ملک هند
اخلاصشان بود به حسین بیشتر ز ما
هوش مصنوعی: گروهی از هندیها که به حسینی بودن خود افتخار میکنند، در عشق و اخلاصشان به امام حسین، بیشتر از ما ایرانیها هستند.
هیزم کنند جمع و فروزند آتشی
کز شعله اش کباب شود مرغ در هوا
هوش مصنوعی: چوبهای هیزم را جمع میکنند و آتشی روشن میکنند که شعلههایش باعث میشود مرغی که در آسمان پرواز میکند، کباب شود.
دیدم به چشم خویش که آن پاک نیتان
گویند یا حسین و در آتش نهند پا
هوش مصنوعی: چشم خودم دید که افراد نیک و پاکدل، نام حسین را بر زبان میآورند و با این حال، پاهایشان را در آتش میگذارند.
آتش به جسمش نکند گرمیش اثر
دارم یقین زنام حسین می کند حیا
هوش مصنوعی: آتش به بدن او تأثیر نمیگذارد و او را گرم نمیکند. من یقین دارم که به خاطر نام حسین، او دچار شرم و حیا میشود.
جایی که می کنند عزادرایش هنود
گر شیعه جان فدا ننماید زهی خطا
هوش مصنوعی: در جایی که برای سوگواری و عزاداری ابراز عشق و ارادت میشود، اگر یک شیعه جان خود را فدای این عشق نکند، اشتباهی بزرگ است.
یا رب حسین که این همه دارد جلال و جاه
شمر لعین برید سرش از قفا چرا؟
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، حسین را که چنین عظمت و شکوهی دارد، چرا شمر لعنتی سرش را از پشت میزند؟
جرمش کدام بود و، گناهش چه، کز ستم؟
لب تشنه ساختند سر از پیکرش جدا
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف مظلومیت و بیعدالتی اشاره دارد. گوینده در اینجا از خود میپرسد که جرم و خطای فردی که مورد ظلم قرار گرفته چیست که باید اینچنین با او رفتار شود. او به طور خاص به تصویر فردی که در شرایط سخت و تشنهبودن به ستم کشیده شده است، اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه ظلم باعث جدایی و آسیبدیدن او شده است.
انداختند پیکر او را به روی خاک
کردند از جفا سر او را به نیزه ها
هوش مصنوعی: پیکر او را بر زمین انداختند و به خاطر بیرحمی، سر او را بر نیزهها کردند.
این در چه مذهبی بود و در چه ملتی
لب تشنه سربرند کسی، وانگه از قفا
هوش مصنوعی: این بیت به یک واقعه تلخ اشاره دارد که در آن فردی تشنه در حال جان دادن است و هنگام مرگ، از پشت مورد تعرض قرار میگیرد. شاعر در اینجا به وضعیت نامناسب انسانها در یک جامعه خاص و به مشکلاتی که افراد در آن با آن مواجه هستند، انتقاد میکند. این تصویر، حس عمیق بیعدالتی و ظلم را به مخاطب منتقل میکند و به وضوح نشان میدهد که در کجا و در چه شرایطی چنین وقایعی رخ میدهد.
کاش آن زمان،که خون گلویش به خاک ریخت
نازل شدی به خلق جهان، ز آسمان بلا
هوش مصنوعی: کاش در آن زمان که خون او بر زمین ریخت، به مردم دنیا از آسمان درد و بلا نازل میشدی.
کاش آن زمان، کشتی عمرش بهم شکست
یکباره کائنات، شدی غرقهٔ فنا
هوش مصنوعی: ای کاش در آن زمان، کشتی عمر او ناگهان غرق میشد و تمام جهان در فنا غرق میگشت.
کاش آن زمان، که روح شد از جسم او برون
روح جهانیان شدی از جسمشان جدا
هوش مصنوعی: ای کاش زمانی که جان او از بدنش خارج شد، جان تمام انسانها نیز از بدنهایشان جدا میشد.
کاش آن زمان، که شمر لگد زد به سینه اش
ارکان نه فلک، شدی از یکدیگر جدا
هوش مصنوعی: ای کاش در آن زمان که شمر با لگد به سینهاش ضربه زد، همهی عناصر و نیروی فلک از هم جدا میشدند.
کاش آن زمان، که کرد فدا جان به راه دوست
جان های شیعیان، همه او را شدی فدا
هوش مصنوعی: ای کاش زمانی که او جانش را برای دوست فدای کرد، جانهای همه شیعیان نیز برای او فدای میشد.
کاش آن زمان، خراب شدی آسمان که شد
چوب یزید بر لب و دندانش آشنا
هوش مصنوعی: ای کاش آن زمان که آسمان خراب شد، چوب یزید به لبها و دندانهایش آشنا گشت.
«ترکی» اگر تو دعوی اسلام می کنی
کمتر ز هندویی نتوان شد در این عزا
هوش مصنوعی: اگر تو به اسلام اعتقاد داری، باید در این شرایط کمتر از یک هندو در عزاداری و درد و دلسوزی خود را نشان دهی.