شمارهٔ ۶۱ - سیلاب اشک
ای دل! بیا که ناله و آه و فغان کنیم
سیلاب اشک، از مژه بر رخ روان کنیم
گاهی زنیم بر سر و،گه جامه بردریم
گه آشکار گریه و، گاهی نهان کنیم
یاد آوریم واقعهٔ دشت کربلا
شوری بپا چو حشر، در این خاکدان کنیم
آریم در نظر چو لب تشنهٔ حسین
قطع نظر، ز خوردن آب روان کنیم
هر گه ز آب سرد گلویی کنیم تر
یاد از گلوی خشک شه انس و جان کنیم
سوزیم بهر اکبر و عباس نامدار
گریه گهی بر این و، گهی بهر آن کنیم
نالیم بر اسیری زن های داغدار
افغان به دستگیری آن بی کسان کنیم
لب تشنه، کودکان حسین از جفای خصم
یکدم بیا که گریه بر آن کودکان کنیم
این گریه چون معامله با سبط مصطفی ست
حاشادر این معامله گر ما زیان کنیم
در این جهان دو دانهٔ اشکی که میدهیم
شاید که توشهٔ سفر آن جهان کنیم
رو آوریم جانب در گاه بی نیاز
دست دعا بلند سوی آسمان کنیم
«ترکی» ز بعد گریهٔ بر سبط مصطفی
آن به دعا به قاطبهٔ شیعیان کنیم
شمارهٔ ۶۰ - حدیث تشنگی: چو در کرب و بلا سبط نبی بی یار و یاور شدشمارهٔ ۶۲ - صدف دیده: در خانه ای که بزم مصیبت بپا شود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل! بیا که ناله و آه و فغان کنیم
سیلاب اشک، از مژه بر رخ روان کنیم
هوش مصنوعی: ای دل! بیایید با هم ناله و شیون کنیم و اشکهایمان را به مانند سیلابی از چشمانمان بر روی صورت بریزیم.
گاهی زنیم بر سر و،گه جامه بردریم
گه آشکار گریه و، گاهی نهان کنیم
هوش مصنوعی: گاهی به خودمان آسیب میزنیم و گاهی لباسهایمان را درمیآوریم. گاهی به طور آشکار گریه میکنیم و گاهی هم اشکهایمان را پنهان میکنیم.
یاد آوریم واقعهٔ دشت کربلا
شوری بپا چو حشر، در این خاکدان کنیم
هوش مصنوعی: ما در اینجا به یاد حادثهٔ عاشورا و واقعهٔ کربلا، شور و حال و هیجانی ایجاد کنیم، مانند روز قیامت، در این سرزمین.
آریم در نظر چو لب تشنهٔ حسین
قطع نظر، ز خوردن آب روان کنیم
هوش مصنوعی: ما در نظر داریم که همچون کسی که تشنهی حسین است، حتی اگر آب زلالی در دسترس باشد، از نوشیدن آن صرف نظر کنیم.
هر گه ز آب سرد گلویی کنیم تر
یاد از گلوی خشک شه انس و جان کنیم
هوش مصنوعی: هر بار که با آب سرد گلویمان را تر میکنیم، به یاد گلوی خشک محبوب و عزیزمان هستیم و دلمان برای او تنگ میشود.
سوزیم بهر اکبر و عباس نامدار
گریه گهی بر این و، گهی بهر آن کنیم
هوش مصنوعی: ما برای بزرگانی چون اکبر و عباس میسوزیم و در فراق آنها گاهی برای یکی و گاهی برای دیگری اشک میریزیم.
نالیم بر اسیری زن های داغدار
افغان به دستگیری آن بی کسان کنیم
هوش مصنوعی: از درد و رنج زنان افغان که در اسارت به سر میبرند، شکایت میکنیم و هدفمان کمک به آنهایی است که یاریگری ندارند.
لب تشنه، کودکان حسین از جفای خصم
یکدم بیا که گریه بر آن کودکان کنیم
هوش مصنوعی: کودکان حسین به شدت تشنه هستند و به خاطر ظلم و ستم دشمن، دلشان از درد پر شده است. بیایید لحظهای برای این کودکان گریه کنیم و غم آنها را شریک شویم.
این گریه چون معامله با سبط مصطفی ست
حاشادر این معامله گر ما زیان کنیم
هوش مصنوعی: این اشک، مانند معاملهای با نسل پیامبر است، پس مواظب باشیم که در این معامله ضرر نکنیم.
در این جهان دو دانهٔ اشکی که میدهیم
شاید که توشهٔ سفر آن جهان کنیم
هوش مصنوعی: در این دنیا، اگر دو قطره اشک بریزیم، شاید بتوانیم از آن برای سفر به دنیای دیگر استفاده کنیم.
رو آوریم جانب در گاه بی نیاز
دست دعا بلند سوی آسمان کنیم
هوش مصنوعی: به سمت کعبهای که هیچ نیازی ندارد، روی میآوریم و دستهای خود را به سوی آسمان بلند میکنیم و دعا میخوانیم.
«ترکی» ز بعد گریهٔ بر سبط مصطفی
آن به دعا به قاطبهٔ شیعیان کنیم
هوش مصنوعی: پس از گریه بر سبط پیامبر، دعا میکنیم برای تمام شیعیان.