گنجور

شمارهٔ ۵۸ - سرخی افق

ز چیست شور و فغان در جهان بپاست هنوز؟
خروش و ولوله در عرش کبریاست هنوز
ز قتل سبط نبی قرن ها گذشته ولی
لوای ماتم جانسوز او به پاست هنوز
عزای سبط پیمبر کجا شود منسوخ
به هر کجا نگرم مجلس عزاست هنوز
برهنه سر، ز چه رو سر زند ز مشرق شمس
سر بریده مگر روی نیزه هاست هنوز
ز چیست جامهٔ نیلی سپهر را در بر؟
مگر عزای گل باغ مصطفی ست هنوز
ز سمت کرب وبلا سرخی افق از چیست؟
مگر به روی زمین، خون کشته هاست هنوز
چه آتشی ست که دل های خلق کرده کباب
مگر که شعلهٔ آتش، به خیمه هاست هنوز
بود ز خلد سوی کوفه دیدهٔ زهرا
تنور خانهٔ خولی، مگر به جاست هنوز
صدای نالهٔ زینب به گوش می آید
مگر که شمر، به صحرای کربلاست هنوز
رسد نوای جگر سوز غم، به گوش جهان
مگر نوای یتیمان، به نینواست هنوز
ز بانگ نالهٔ طفلان داغدار حسین
فضای گنبد گردون، پر از صداست هنوز
از آن زمان که پیاده دویده در ره شام
مگر رقیه گرفتار خار پاست هنوز؟
به طشت زر، سر سلطان دین و چوب یزید
مگر که با لب و دندانش آشناست هنوز؟
عزای آنکه عزادار او خدا باشد
زیاد کس نرود بین عزا بپاست هنوز

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز چیست شور و فغان در جهان بپاست هنوز؟
خروش و ولوله در عرش کبریاست هنوز
هوش مصنوعی: چرا هنوز در دنیا همهمه و ناله وجود دارد؟ چرا در آسمان بزرگ همچنان صدا و خش خش هست؟
ز قتل سبط نبی قرن ها گذشته ولی
لوای ماتم جانسوز او به پاست هنوز
هوش مصنوعی: سال‌ها از کشته شدن نوه پیامبر گذشته است، اما هنوز پرچم عزای او بر افراشته است و درد فراقش در دل‌ها زنده است.
عزای سبط پیمبر کجا شود منسوخ
به هر کجا نگرم مجلس عزاست هنوز
هوش مصنوعی: عزا برای نواده پیامبر هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود؛ هر جا که نگاه می‌کنم، هنوز مجالس عزاداری برپا است.
برهنه سر، ز چه رو سر زند ز مشرق شمس
سر بریده مگر روی نیزه هاست هنوز
هوش مصنوعی: چرا سردسته بی‌سر از سوی مشرق خورشید می‌آید؟ آیا همچنان نشانه‌ای از آن روی نیزه‌ها باقی مانده است؟
ز چیست جامهٔ نیلی سپهر را در بر؟
مگر عزای گل باغ مصطفی ست هنوز
هوش مصنوعی: چرا آسمان رنگ نیلی به تن کرده؟ آیا هنوز سوگ گل باغ پیامبر ادامه دارد؟
ز سمت کرب وبلا سرخی افق از چیست؟
مگر به روی زمین، خون کشته هاست هنوز
هوش مصنوعی: از کجا این سرخی افق در کنار کربلاست؟ آیا هنوز بر روی زمین خون کسانی که کشته شده‌اند، ریخته می‌شود؟
چه آتشی ست که دل های خلق کرده کباب
مگر که شعلهٔ آتش، به خیمه هاست هنوز
هوش مصنوعی: چه آتشی است که دل‌های مردم را سوزانده و به خاکستر تبدیل کرده، مگر اینکه شعله‌ی این آتش هنوز به چادرها می‌رسد؟
بود ز خلد سوی کوفه دیدهٔ زهرا
تنور خانهٔ خولی، مگر به جاست هنوز
هوش مصنوعی: دیدگاه زهرا از بهشت به سمت کوفه بود، آیا هنوز هم تنور خانهٔ خولی داغ است؟
صدای نالهٔ زینب به گوش می آید
مگر که شمر، به صحرای کربلاست هنوز
هوش مصنوعی: صدای درد و فریاد زینب به گوش می‌رسد، به نظر می‌رسد که شمر هنوز در میدان کربلا حضور دارد.
رسد نوای جگر سوز غم، به گوش جهان
مگر نوای یتیمان، به نینواست هنوز
هوش مصنوعی: صدای دلخراش غم به گوش دنیا می‌رسد، اما صدای یتیمان همچنان در نینوا باقی مانده است.
ز بانگ نالهٔ طفلان داغدار حسین
فضای گنبد گردون، پر از صداست هنوز
هوش مصنوعی: صدای ناله و گریهٔ کودکان داغدار حسین هنوز فضای آسمان را پر کرده است.
از آن زمان که پیاده دویده در ره شام
مگر رقیه گرفتار خار پاست هنوز؟
هوش مصنوعی: از آن زمان که رقیه به عنوان یک پیاده‌روی در مسیر شام حرکت کرده، آیا هنوز هم پای او به خارهای راه پرداخته شده است؟
به طشت زر، سر سلطان دین و چوب یزید
مگر که با لب و دندانش آشناست هنوز؟
هوش مصنوعی: آیا سر سلطان دین (از معصومین) و چوب یزید (نماد ظلم و ستم) در طشتی از طلا قرار دارد و آیا او هنوز با دندان و لب خود آشناست؟ این پرسش به نوعی به رابطه میان ظلم و عدالت اشاره دارد و به یادآوری ظلم‌هایی که در تاریخ بر حق‌طلبان رفته است، می‌پردازد.
عزای آنکه عزادار او خدا باشد
زیاد کس نرود بین عزا بپاست هنوز
هوش مصنوعی: اگر کسی که برای او عزاداری می‌شود، خداوند باشد، تعداد افرادی که در این عزاداری شرکت کنند، چندان زیاد نمی‌شود، زیرا مردم هنوز به خاطر مقام او درک نکرده‌اند و حضور پیدا نکرده‌اند.