شمارهٔ ۵۷ - شراره آه دل
دلم ز ماریه عزم سفر نکرده هنوز
هوای شهر و دیار دگر نکرد هنوز
خیال می کشدم گه به شام و، گه به حجاز
ولی ز ماریه قطع نظر نکرده هنوز
به اهل بیت پیمبر مگر که مر شریر
به دشت کرب وبلا ترک شر نکرده هنوز؟
سرشک دیدهٔ زین العباد خشک نشد
مگر حسین لبی زآب، تر نکرده هنوز؟
شراره آه دل، از تشنگی شه، با شمر
مگر که بر دل سختش اثر نکرده هنوز؟
برهنه سرکند از مشرق آفتاب طلوع
مگر که زینب معجر به سر نکرده هنوز؟
نوای نالهٔ لیلا ز نینوا آید
مگر کناره ز نعش پسر نکرده هنوز؟
تنور خانهٔ خولی ست بزم مهمانی
مگر حسین از آن جا سفر نکرده هنوز؟
فلک به عترت اطهار در خرابهٔ شام
مگر شب غم شان را سحر نکرده هنوز؟
سر بریدهٔ سبط نبی به بزم یزید
مگر مفارقت از طشت زر نکرده هنوز؟
صبا ز کرب وبلا در نجف ز قتل حسین
مگر نرفته علی را خبر نکرده هنوز؟
سرشک دیدهٔ «ترکی» ز سرگذشت ولی
ز دشت ماریه خاکی به سر نکرده هنوز؟
شمارهٔ ۵۶ - صدای العطش: از چیست؟ بانگ ناله، به ارض و سما هنوزشمارهٔ ۵۸ - سرخی افق: ز چیست شور و فغان در جهان بپاست هنوز؟
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم ز ماریه عزم سفر نکرده هنوز
هوای شهر و دیار دگر نکرد هنوز
هوش مصنوعی: دل من هنوز تصمیم به سفر نگرفته و به فکر شهر و دیار دیگری نیست.
خیال می کشدم گه به شام و، گه به حجاز
ولی ز ماریه قطع نظر نکرده هنوز
هوش مصنوعی: گاهی به فکر سفر به شام و حجاز میافتم، اما هنوز نتوانستهام از یاد ماریه دست بکشم.
به اهل بیت پیمبر مگر که مر شریر
به دشت کرب وبلا ترک شر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آیا کسانی که به اهل بیت پیامبر تعلق دارند، هنوز از ناپاکی در کربلا دست نکشیدهاند؟
سرشک دیدهٔ زین العباد خشک نشد
مگر حسین لبی زآب، تر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: چشمهای زین العابدین هرگز خشک نشدند و همیشه پر از اشک هستند، مگر اینکه حسین هنوز هیچ آبی برای تر کردن لبهایش نداشته باشد.
شراره آه دل، از تشنگی شه، با شمر
مگر که بر دل سختش اثر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آتش دل و آه جان از تشنگی، آیا هنوز اثر شمر بر دل سنگینش نداشته است؟
برهنه سرکند از مشرق آفتاب طلوع
مگر که زینب معجر به سر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آیا ممکن است آفتاب از شرق بیرون بیاید در حالی که زینب هنوز روسری بر سر نکرده باشد؟
نوای نالهٔ لیلا ز نینوا آید
مگر کناره ز نعش پسر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آوای غمانگیز لیلا از نینوا به گوش میرسد، مگر اینکه هنوز کنار پیکر پسرش نایستاده باشد؟
تنور خانهٔ خولی ست بزم مهمانی
مگر حسین از آن جا سفر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: تنور خانهٔ خولی پر از جشن و شادی است، اما آیا هنوز حسین از آنجا سفر نکرده است؟
فلک به عترت اطهار در خرابهٔ شام
مگر شب غم شان را سحر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آیا ستارهها هنوز شب غمناک خانوادهی پاک را در ویرانههای شام روشن نکردهاند؟
سر بریدهٔ سبط نبی به بزم یزید
مگر مفارقت از طشت زر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: آیا سر بریدهٔ نوهٔ پیامبر در مهمانی یزید هنوز از ظرف طلا جدا نشده است؟
صبا ز کرب وبلا در نجف ز قتل حسین
مگر نرفته علی را خبر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: باد به نجف از کربلا میوزد، آیا خبر قتل حسین به علی نرسیده است؟
سرشک دیدهٔ «ترکی» ز سرگذشت ولی
ز دشت ماریه خاکی به سر نکرده هنوز؟
هوش مصنوعی: چشمهای «ترکی» به خاطر یاد خاطراتش پر از اشک است، اما از دشت ماریه، خاکی همچنان به سر نداشته و نادیده مانده است.