گنجور

شمارهٔ ۵۳ - لوای ماتم

ای کشته ای که مقتل تو دشت کربلاست!
وی تشنه ای که خون تو را خونبها خداست
بگذشته قرن ها ز زمان شهادتت
اما لوای ماتم تو ابد بپاست
گریم به پیکر تو که افتاده بر زمین
یا بر سرت که بر شده بر نوک نیزه هاست
شمر از قفا بریده چرا تشنه لب سرت
این ظلم بی حساب، به عالم کجا رواست؟
کس از قفا سری نبریده است تا کنون
در حیرتم بریده سرت از قفا چراست؟
کس یک پرند را نبرد تشنه سر ز تن
از چیست تشنه لب سر تو از بدن جداست؟
چون سینهٔ تو گشت لگد کوب اسبها
خون چگر ز داغ تو جاری به سینه هاست
جسم تو چاک چاک به شمشیر شد ولی
مرحم به زخم های تو ازاشک دیده هاست
تاثیر خون توست که با خاک شد عجین
زان روست خاک قبر تو هر درد را شفاست
«ترکی» اگر به کرب وبلایت رود به خاک
خاکش به چشم اهل نظر، به ز کیمیاست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کشته ای که مقتل تو دشت کربلاست!
وی تشنه ای که خون تو را خونبها خداست
هوش مصنوعی: ای کسی که در دشت کربلا جان خود را از دست دادی! و ای کسی که با تشنگی، خونت به عنوان بهای جانت مورد قبول خداست.
بگذشته قرن ها ز زمان شهادتت
اما لوای ماتم تو ابد بپاست
هوش مصنوعی: قرن‌ها از زمان شهادت تو گذشته است، اما پرچم عزای تو همیشه برپا خواهد بود.
گریم به پیکر تو که افتاده بر زمین
یا بر سرت که بر شده بر نوک نیزه هاست
هوش مصنوعی: من به خاطر تو گریه می‌کنم؛ به خاطر بدنی که بر زمین افتاده یا به خاطر سرت که بر سر نیزه‌ها قرار گرفته است.
شمر از قفا بریده چرا تشنه لب سرت
این ظلم بی حساب، به عالم کجا رواست؟
هوش مصنوعی: چرا سر تو که تشنه است، از پشت گردن بریده شده؟ این ظلم بی‌حسابی به چه کسی در دنیا رواست؟
کس از قفا سری نبریده است تا کنون
در حیرتم بریده سرت از قفا چراست؟
هوش مصنوعی: هیچ کس تا به حال از پشت سرش سر ندارده است، پس چرا من در حیرتم که تو چرا از پشت سرت بریده‌ای؟
کس یک پرند را نبرد تشنه سر ز تن
از چیست تشنه لب سر تو از بدن جداست؟
هوش مصنوعی: هیچ کس پرنده‌ای را به دلیل تشنگی از بدنی جدا نمی‌کند، اما چرا سر تو به خاطر تشنگی از بدنت جدا شده است؟
چون سینهٔ تو گشت لگد کوب اسبها
خون چگر ز داغ تو جاری به سینه هاست
هوش مصنوعی: زمانی که سینهٔ تو به شدت دردناک و مجروح شده و زیر ضربات اسب‌ها رفته، خون داغ و سوزان از احساسات و رنج تو به دل‌های دیگران راه پیدا می‌کند.
جسم تو چاک چاک به شمشیر شد ولی
مرحم به زخم های تو ازاشک دیده هاست
هوش مصنوعی: بدن تو زخم‌زخم شد اما مرهم بر دردهایت از اشک‌های چشمان است.
تاثیر خون توست که با خاک شد عجین
زان روست خاک قبر تو هر درد را شفاست
هوش مصنوعی: خون تو به خاک پیوند خورده و به همین خاطر خاک قبر تو توانایی دارد که هر دردی را درمان کند.
«ترکی» اگر به کرب وبلایت رود به خاک
خاکش به چشم اهل نظر، به ز کیمیاست
هوش مصنوعی: اگر فردی غیر ایرانی به سرزمین کربلا برود و با خاک آنجا تماس داشته باشد، برای اهل بصیرت و حقیقت‌جو مانند این است که با چیزی بسیار ارزشمند و گرانبها برخورد کرده است.