شمارهٔ ۵۲ - داغ جهانسوز
ای حسین ای علم افراشته بر قلهٔ نور
ای که عشق تو فکنده به سر عالم شور
تو چه کردی که لب تشنه بریدند سرت
خورد کردند تن نازکت از سم ستور
تو شدی کشته لب تشنه و، از کشتن تو
شده غمناک جهانی و، گروهی مسرور
سر پرنور تو ای کشتهٔ بی جرم و گناه
گاه بر نیزه عیان، گاه نهان شد به تنور
یثرب از قتل تو گردید ز بنیاد خراب
شام ویران شده از کشتن تو شد معمور
نوجوانان تو را سر ببریدند به جبر
اهل بیت تو سوی شام کشیدند به زور
عابدت را بنهادند به گردن زنجیر
با وجودی که بدی پیکر پاکش رنجور
بر سر نعش به خون خفتهٔ تو زینب گفت
برد از دیدهٔ من داغ جهانسوز تو نور
آفتاب رخت از مشرق نی، شد چو عیان
تیره شد روز من زار، چو شام دیجور
ظلم هایی که به اولاد علی کرد یزید
«ترکیا» تا به صف حشر، نگردد مستور
شمارهٔ ۵۱ - نقطهٔ پرگار: تو نور چشم احمد مختاری ای حسینشمارهٔ ۵۳ - لوای ماتم: ای کشته ای که مقتل تو دشت کربلاست!
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حسین ای علم افراشته بر قلهٔ نور
ای که عشق تو فکنده به سر عالم شور
هوش مصنوعی: ای حسین، ای که پرچمدار نور هستی، تو که عشق و محبتت در دلهای مردم شور و هیجان ایجاد کرده است.
تو چه کردی که لب تشنه بریدند سرت
خورد کردند تن نازکت از سم ستور
هوش مصنوعی: چه کردی که به خاطر تشنگی، سرت را بریدند و بدنت را از سم اسبها مجروح کردند؟
تو شدی کشته لب تشنه و، از کشتن تو
شده غمناک جهانی و، گروهی مسرور
هوش مصنوعی: تو به خاطر تشنگی کشته شدی و این باعث اندوه جهانیان شده است، در حالی که عدهای نیز از این وضعیت خوشحالند.
سر پرنور تو ای کشتهٔ بی جرم و گناه
گاه بر نیزه عیان، گاه نهان شد به تنور
هوش مصنوعی: ای تو که با زیبایی و سربلندی خود، بدون اینکه چیزی مرتکب شده باشی، گاهی بر دار غم و گاهی در خفا در دل آتش گناه دیگران قرار گرفتهای.
یثرب از قتل تو گردید ز بنیاد خراب
شام ویران شده از کشتن تو شد معمور
هوش مصنوعی: یثرب پس از کشته شدن تو به طور کلی ویران شد و شام نیز که ویرانه بود، به خاطر قتل تو آباد گشت.
نوجوانان تو را سر ببریدند به جبر
اهل بیت تو سوی شام کشیدند به زور
هوش مصنوعی: نوجوانان تو را کشتند و به اجبار خانوادهات را به سوی شام بردند.
عابدت را بنهادند به گردن زنجیر
با وجودی که بدی پیکر پاکش رنجور
هوش مصنوعی: عابدی را به زنجیر کشیدهاند، در حالی که با همه ناپاکیها، جسمش آسیبپذیر و ناتوان است.
بر سر نعش به خون خفتهٔ تو زینب گفت
برد از دیدهٔ من داغ جهانسوز تو نور
هوش مصنوعی: زینب در کنار بدن خونین تو گفت: "داغ تو که قلبم را میسوزاند، از چشمانم پنهان نیست."
آفتاب رخت از مشرق نی، شد چو عیان
تیره شد روز من زار، چو شام دیجور
هوش مصنوعی: خورشید چهرهات از مشرق درخشان شد، اما وقتی که نمایان شد، روز من تاریک و غمگین گشت، مانند شب سیاه.
ظلم هایی که به اولاد علی کرد یزید
«ترکیا» تا به صف حشر، نگردد مستور
هوش مصنوعی: ظلمهایی که یزید به فرزندان علی کرد، هرگز در روز قیامت پنهان نخواهد ماند.