گنجور

شمارهٔ ۴۸ - مظلوم کربلا

چشمی که در عزای شه کربلا گریست
کم نوریش مباد که به اله به جا گریست
گریان در این عزا نه همین چشم ما وتوست
زین ماجرا فرشتهٔ عرش علا گریست
در این عزا که هست عزادارمصطفی
روح القدس به بارگه کبریا گریست
بر کشته ای که اشرف اولاد آدم است
آدم جدا گریست و، حوا جدا گریست
از بوالبشر گرفته و، تا ختم الانبیا
هر یک جدا جدا به طریقی جدا گریست
عیسی در آسمان چهارم سحاب وار
اندر عزای خامس آل عبا گریست
نوح و، خلیل و، یوشع و، خضر و، هود
موسی و شیعث و، یونس از این ماجرا گریست
یعقوب در مدینه کنعان علی الدوام
اندر فراق یوسف کرب وبلا گریست
برکشته ای که شد سر او از قفا جدا
شیر خدا و، فاطمه و، مصطفی گریست
بر پیکری که گشت لگد کوب اسب ها
زینب ، سکینه ، همچو یم موج زا گریست
بر آن سری که کرد سنان، بر سر سنان
خیرالنسا شفیعهٔ روز جزا گریست
بر تشنه کامیش به کنار دو نهر آب
در روضهٔ جنان، حسن مجتبی گریست
بر حلق نازکش که خنجر بریده شد
در ساحت بهشت علی مرتضی گریست
بر اهل بیت او که شدند از جفا اسیر
سجاد دل فگار، به شام بلا گریست
بر غربت حسین امیر دیار عشق
هر صبح و شام، دیدهٔ شاه و گدا گریست
«ترکی» به یاد غربت مظلوم کربلا
خون جای اشک، از مژه صبح و مسا گریست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشمی که در عزای شه کربلا گریست
کم نوریش مباد که به اله به جا گریست
هوش مصنوعی: چشمی که برای اباعبدالله حسین در روز عاشورا، به خاطر فراق او اشک ریخت، هرگز نباید نورش کم شود، زیرا آن اشک‌ها در راه خدا و به خاطر عشق به او بود.
گریان در این عزا نه همین چشم ما وتوست
زین ماجرا فرشتهٔ عرش علا گریست
هوش مصنوعی: در این مراسم عزاداری، فقط چشمان ما نیست که اشک می‌ریزد، بلکه حتی فرشتگان در عرش نیز از این واقعه غمگین و گریان هستند.
در این عزا که هست عزادارمصطفی
روح القدس به بارگه کبریا گریست
هوش مصنوعی: در این سوگ که مردم به یاد مصطفی عزاداری می‌کنند، روح القدس نیز درگاه کبریایی را گریان می‌بیند.
بر کشته ای که اشرف اولاد آدم است
آدم جدا گریست و، حوا جدا گریست
هوش مصنوعی: آدم و حوا هر کدام به تنهایی بر کشته‌ای که بهترین نسل بشر است، گریستند.
از بوالبشر گرفته و، تا ختم الانبیا
هر یک جدا جدا به طریقی جدا گریست
هوش مصنوعی: از زمان آدم تا پیامبر آخر زمان، هر یک از پیامبران به گونه‌ای خاص و به دلیلی جداگانه اشک ریخته‌اند.
عیسی در آسمان چهارم سحاب وار
اندر عزای خامس آل عبا گریست
هوش مصنوعی: عیسی در آسمان چهارم با حالتی غمگین و مانند ابر، به خاطر مصیبت‌های آلی (اهل بیت) پیامبر بزرگ اسلام، اشک ریخت.
نوح و، خلیل و، یوشع و، خضر و، هود
موسی و شیعث و، یونس از این ماجرا گریست
هوش مصنوعی: این افراد بزرگ و مشهور از تاریخ و ادیان مختلف، به خاطر این واقعه و ماجرای آن به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و اشک ریخته‌اند.
یعقوب در مدینه کنعان علی الدوام
اندر فراق یوسف کرب وبلا گریست
هوش مصنوعی: یعقوب همواره در کعبه کنعان به خاطر دوری یوسف به شدت اندوهگین بود و گریه می‌کرد.
برکشته ای که شد سر او از قفا جدا
شیر خدا و، فاطمه و، مصطفی گریست
هوش مصنوعی: در این بیت به واقعه‌ای اشاره شده که پس از شهادت فردی، حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س) و پیامبر اسلام (ص) به شدت غمگین و گریه کردند. این نشان‌دهنده‌ی عمیق بودن ارتباط عاطفی و محبت آنها به آن شخص است.
بر پیکری که گشت لگد کوب اسب ها
زینب ، سکینه ، همچو یم موج زا گریست
هوش مصنوعی: بر پیکری که لگدهای اسب‌ها آن را زخمی کرده بود، زینب و سکینه مانند امواج دریا گریه کردند.
بر آن سری که کرد سنان، بر سر سنان
خیرالنسا شفیعهٔ روز جزا گریست
هوش مصنوعی: بر کسی که با نیزه مورد هدف قرار گرفت، بر سر نیزه خیرالنسا، شفیعه روز قیامت، اشک ریخت.
بر تشنه کامیش به کنار دو نهر آب
در روضهٔ جنان، حسن مجتبی گریست
هوش مصنوعی: حسن مجتبی در کنار دو رود آب در باغ بهشت، به خاطر تشنگی‌اش گریه کرد.
بر حلق نازکش که خنجر بریده شد
در ساحت بهشت علی مرتضی گریست
هوش مصنوعی: در مقابل زیبایی و نازکی چهره‌اش، تیغی برنده از کار درآمد و در آن لحظه، عطر بهشت علی مرتضی را حس کرد و به حال او گریان شدم.
بر اهل بیت او که شدند از جفا اسیر
سجاد دل فگار، به شام بلا گریست
هوش مصنوعی: افراد خانواده او که به دست ستم گرفتار شدند، در شام به خاطر بلاهایی که بر آنان رفته بود، دلشان به شدت غمگین و اشک‌بار شد.
بر غربت حسین امیر دیار عشق
هر صبح و شام، دیدهٔ شاه و گدا گریست
هوش مصنوعی: در دوری حسین، که فرمانروای سرزمین عشق است، هر صبح و شام، چشم‌های شاه و گدا به خاطر او اشک می‌ریزد.
«ترکی» به یاد غربت مظلوم کربلا
خون جای اشک، از مژه صبح و مسا گریست
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به یاد مظلومیت و غربت کربلا اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که به جای اشک، از چشم‌هایش خون می‌ریزد و صبح و نیمروز به خاطر این یاد و خاطره غمگین است. به عبارتی، درد و اندوه کربلا آن‌قدر عمیق و جانسوز است که او به شدت احساساتی شده و این غم را در اشک‌هایش نشان می‌دهد.