شمارهٔ ۴۵ - دیدهٔ خونبار
بر سبط نبی گنبد دوار بنالد
شمس و قمر و ثابت و سیار بنالد
ظلمی که بر او رفت یقین تا به قیامت
نبود عجبی گر در و دیوار بنالد
چون حنجر او شمر برید از دم خنجر
بر حنجر او خنجر خونخوار بنالد
چون رفت سر سبط پیمبر به سر نی
زین واقعه نی ناله کند زار بنالد
بر غربت و مظلومی او فاطمه گرید
بر بی کسی اش احمد مختار بنالد
در خلد برین فاطمه با دیدهٔ خونبار
بر غربت آن خسرو بی یار بنالد
در جنت فردوس، ز غم جعفر طیار
بر حالت عباس علمدار بنالد
در طی سفر از غم جانسوز برادر
زینب سر هر کوچه و بازار بنالد
از خوردن سیلی به ره شام سکینه
با سوز دل و دیدهٔ خونبار بنالد
در کنج خرابه، ز الم سید سجاد«ع
بر حالت بیماری خود زار بنالد
به اله عجبی نیست کز این نظم جگر سوز
«ترکی» اگرت دفتر اشعار بنالد
شمارهٔ ۴۴ - چشم اشکبار: شبان تیره به درگاه کردگار، بنالمشمارهٔ ۴۶ - چرا چو شمع نسوزم؟: چرا ز غصه شب و روز، زار زار نگریم؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر سبط نبی گنبد دوار بنالد
شمس و قمر و ثابت و سیار بنالد
هوش مصنوعی: بر روی گنبدی که در بالای سبط پیامبر قرار دارد، خورشید و ماه و ستارههای ثابت و سیّار همه به اعتراض و ناله میپردازند.
ظلمی که بر او رفت یقین تا به قیامت
نبود عجبی گر در و دیوار بنالد
هوش مصنوعی: ظلمی که بر او رفته، قطعاً تا قیامت ادامه خواهد داشت. عجیب نیست اگر دیوارها نیز از درد دل کنند.
چون حنجر او شمر برید از دم خنجر
بر حنجر او خنجر خونخوار بنالد
هوش مصنوعی: وقتی شمر به حلق او آسیب زد، آن خنجر خونین باعث میشود که او از درد فریاد بکشد.
چون رفت سر سبط پیمبر به سر نی
زین واقعه نی ناله کند زار بنالد
هوش مصنوعی: زمانی که سر سبط پیامبر بر نیزه رفت، به خاطر این واقعه، هیچ ناله و فریادی بلند نمیشود و فقط با اندوه و درد، گلهمند میباشد.
بر غربت و مظلومی او فاطمه گرید
بر بی کسی اش احمد مختار بنالد
هوش مصنوعی: فاطمه به خاطر غربت و مظلومیت او اشک میریزد و احمد مختار نیز به حال تنهاییاش ناله میکند.
در خلد برین فاطمه با دیدهٔ خونبار
بر غربت آن خسرو بی یار بنالد
هوش مصنوعی: در بهشت، فاطمه با چشمانی پر از اشک برای غم غربت آن پادشاه بی یار، ناله و شکایت میکند.
در جنت فردوس، ز غم جعفر طیار
بر حالت عباس علمدار بنالد
هوش مصنوعی: در بهشت، به خاطر غم جعفر طیار، از حال عباس علمدار ناله و فریاد بلند میشود.
در طی سفر از غم جانسوز برادر
زینب سر هر کوچه و بازار بنالد
هوش مصنوعی: در طول سفر، برادر زینب از غم و اندوهی عمیق در هر گوشه و بازار فریاد میزند و هر جا که میرود، درد و مصیبتش را ابراز میکند.
از خوردن سیلی به ره شام سکینه
با سوز دل و دیدهٔ خونبار بنالد
هوش مصنوعی: شخصی با دل پریشان و چشمانی اشکبار از درد و غم، به خاطر خوردن ضربهای در راه شام، آه و ناله میکند.
در کنج خرابه، ز الم سید سجاد«ع
بر حالت بیماری خود زار بنالد
هوش مصنوعی: در گوشه ای از خرابه، سید سجاد (ع) به خاطر بیماری اش به شدت ناله می کند و از درد خود شکایت می کند.
به اله عجبی نیست کز این نظم جگر سوز
«ترکی» اگرت دفتر اشعار بنالد
هوش مصنوعی: عجیب نیست اگر دفتر اشعار «ترکی» از شدت احساسات دلسوزش به گریه بیفتد.