گنجور

شمارهٔ ۳۷ - شافع محشر

که گمان داشت خزان، گلشن حیدر گردد
که گمان داشت که گل ها همه پرپر گردد
که گمان داشت که از ضربت شمشیر جفا
لاله گون تارک نورانی اکبر گردد
که گمان داشت لب تشنه لب آب، جدا
دست عباس علمدار، ز پیکر گردد
که گمان داشت که قاسم به مصاف ایثار
پاره پاره تنش از نیزه و خنجر گردد
که گمان داشت که شاه شهدا با لب خشک
خنجرش از دم شمشیر، ز خون تر گردد
که گمان داشت که در کوفه، سر شاه حجاز
میهمان، خانهٔ خولی ستمگر گردد
که گمان داشت پس از قتل حسین بی علی
به سوی شام روان زینب اطهر گردد
که گمان داشت سکینه به ره شام بلا
همسفر با پسر سعد بد اختر گردد
این همه جور و جفا دید حسین بی علی
تا که در روز جزا، شافع محشر گردد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

که گمان داشت خزان، گلشن حیدر گردد
که گمان داشت که گل ها همه پرپر گردد
هوش مصنوعی: کسی که فکر می‌کرد فصل پاییز، بهشت حیدر (علی) را به وجود خواهد آورد، در واقع تصور می‌کرد که همه گل‌ها پژمرده خواهند شد.
که گمان داشت که از ضربت شمشیر جفا
لاله گون تارک نورانی اکبر گردد
هوش مصنوعی: فردی تصور می‌کرد که با زخم شمشیر، می‌تواند تاج درخشان اکبر را به رنگ خونین لاله درآورد.
که گمان داشت لب تشنه لب آب، جدا
دست عباس علمدار، ز پیکر گردد
هوش مصنوعی: شخصی که فکر می‌کند لب تشنه‌ای در کنار آب وجود دارد، اما از دست عباس علمدار جدا شده و نمی‌تواند به آن آب برسد.
که گمان داشت که قاسم به مصاف ایثار
پاره پاره تنش از نیزه و خنجر گردد
هوش مصنوعی: او تصور می‌کرد که قاسم با این حالتی که دارد، در برابر ایثار و از جان گذشتگی‌اش، به اندازه تمام زخم‌ها و جراحت‌هایش از نیزه و خنجر به میدان خواهد رفت.
که گمان داشت که شاه شهدا با لب خشک
خنجرش از دم شمشیر، ز خون تر گردد
هوش مصنوعی: شخصی فکر می‌کرد که امام حسین (ع) با لب‌های خشک و خنجرش، می‌تواند از زیر تیغ شمشیر، خون بریزد و بار دیگر زنده شود.
که گمان داشت که در کوفه، سر شاه حجاز
میهمان، خانهٔ خولی ستمگر گردد
هوش مصنوعی: او فکر می‌کرد که سر شاه حجاز در کوفه به خانهٔ خولی ستمگر می‌آید و میهمان او خواهد بود.
که گمان داشت پس از قتل حسین بی علی
به سوی شام روان زینب اطهر گردد
هوش مصنوعی: او فکر می‌کرد پس از قتل حسین و بدون علی، زینب بر ابهت و عظمت خود در سفر به شام خواهد افزود.
که گمان داشت سکینه به ره شام بلا
همسفر با پسر سعد بد اختر گردد
هوش مصنوعی: سکینه، زن یا دختر سعد، تصور می‌کرد که در سفر به شام با او همراه خواهد بود و در این راه با سختی‌ها و مشکلاتی روبه‌رو خواهد شد.
این همه جور و جفا دید حسین بی علی
تا که در روز جزا، شافع محشر گردد
هوش مصنوعی: حسین با چه درد و سختی‌هایی روبرو شد، او به خاطر نبود علی و به خاطر ظلم و بی‌مهری‌هایی که دید، در روز قیامت شفاعت‌کننده مردم خواهد بود.