گنجور

شمارهٔ ۲۳ - حبیبه داور

بلبل طبعم دوباره گشت سخنور
نغمه سرا شد به مدح دخت پیمبر
فاطمه آن بضعه رسول گرامی
فاطمه آن بیقرینه زوجه حیدر
فاطمه آن دختری که مادر گیتی
تا به ابد همچو وی نزاید دختر
فاطمه ان دختری که خالق منان
چون وی دختر، نیافریند دیگر
ای ز ملاحت بدیل احمد مرسل
وی ز فصاحت عدیل حیدر صفدر
شافعه محشری و، بانوی جنت
دخت رسول استی و، حبیبه داور
عالمه علم ظاهر استی و باطن
پیش تو چیزی ز علم نیست مستر
نام تو تا شد به ساق عرش نوشته
عرش ز نام تو یافت زینت و زیور
گرنه علی را خدای خلق نکردی
هیچ کسی در جهان، نبودت همسر
پیشتر از خلق خاک آدم و حوا
نور تو را آفرید حضرت داور
عصمت و عفت هر آنچه بود به عالم
خالق، با طینت تو کرد مخمر
عصمتت آنجا که پای پیش گذارد
شمس نتابد تو را به گوشه چادر
جلوه ای از حسن توست مهر جهانتاب
پرتوی از نور توست زهره ازهر
گشته منور جهان ز نور جبینت
نور خدایی تویی تو، از پا تا سر
باد ز بوی تو برده تحفه به گلزار
گشته از آن روی گل لطیف و معطر
گر به چمه بگذری، به عزم تماشا
دیده گذلرد به هم، ز شرم تو عبهر
خازن جنت، تراست خادم درگاه
گیسوی حوران، تراست رشته معجر
رفته به هر بامداد، حضرت جبریل
خاک در آستانه تو ز شهپر
خادمه درگه تو حضرت مریم
جاریه مطبخ تو ساره و هاجر
ای که تو را حاجب و غلام، سرافیل
وی که تو را جبرئیل، بنده و چاکر
کس ز ثنا گوئیت چگونه زند دم
زانکه خدای احد تراست ثناگر
لایق مدح تو نیست دفتر «ترکی»
ز آنکه نگنجد تو را مدیحه به دفتر
تا که چکد از سحاب، قطره ژاله
تا که دمد لاله و شفیق، ز اغبر
جای عدوی تو باد قعر جهنم
جای محب تو باد بر لب کوثر

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بلبل طبعم دوباره گشت سخنور
نغمه سرا شد به مدح دخت پیمبر
هوش مصنوعی: بلبل روح من دوباره به سخن آمد و به ستایش دختر پیامبر پرداخته است.
فاطمه آن بضعه رسول گرامی
فاطمه آن بیقرینه زوجه حیدر
هوش مصنوعی: فاطمه دختر عزیز پیامبر بزرگوار و همسر بدون همتا علی (ع) است.
فاطمه آن دختری که مادر گیتی
تا به ابد همچو وی نزاید دختر
هوش مصنوعی: فاطمه دختری است که مادری برای دنیا به همیشه مانند او نخواهد آورد.
فاطمه ان دختری که خالق منان
چون وی دختر، نیافریند دیگر
هوش مصنوعی: فاطمه دختری است که خداوند هیچ دختری مانند او خلق نکرده است.
ای ز ملاحت بدیل احمد مرسل
وی ز فصاحت عدیل حیدر صفدر
هوش مصنوعی: تو زیباتر از احمد پیامبر هستی و در سخنوری همتای حیدر کرار.
شافعه محشری و، بانوی جنت
دخت رسول استی و، حبیبه داور
هوش مصنوعی: تو شفاعت کننده در قیامت هستی و ای بانوی بهشت، دختر پیامبر و دوست داور هستی.
عالمه علم ظاهر استی و باطن
پیش تو چیزی ز علم نیست مستر
هوش مصنوعی: تو در علم ظاهر سرآمدی، اما در باطن، چیزی از علم در برابر تو وجود ندارد.
نام تو تا شد به ساق عرش نوشته
عرش ز نام تو یافت زینت و زیور
هوش مصنوعی: زمانی که نام تو به عرش آسمان نوشته شد، عرش به واسطه نام تو زینت و زیبایی خود را پیدا کرد.
گرنه علی را خدای خلق نکردی
هیچ کسی در جهان، نبودت همسر
هوش مصنوعی: اگر خداوند علی را خلق نمی‌کرد، هیچ کس در این جهان نمی‌توانست همسر او باشد و وجود او بی‌معنا بود.
پیشتر از خلق خاک آدم و حوا
نور تو را آفرید حضرت داور
هوش مصنوعی: قبل از این که آدم و حوا از خاک خلق شوند، خداوند نور تو را آفرید.
عصمت و عفت هر آنچه بود به عالم
خالق، با طینت تو کرد مخمر
هوش مصنوعی: هر آنچه که در مورد پاکی و پاکدامنی وجود دارد، در دست خالق به صورت وجودی در وجود تو جمع شده است.
عصمتت آنجا که پای پیش گذارد
شمس نتابد تو را به گوشه چادر
هوش مصنوعی: وقتی که شمس قدم به جلو می‌گذارد، نورش به تو نمی‌تابد و تو در سایه چادر خود محفوظی.
جلوه ای از حسن توست مهر جهانتاب
پرتوی از نور توست زهره ازهر
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابی تو، مانند ماهی است که در آسمان می‌درخشد و نوری که از تو ساطع می‌شود، باعث روشنی زهره (سیارهٔ زهره) نیز هست.
گشته منور جهان ز نور جبینت
نور خدایی تویی تو، از پا تا سر
هوش مصنوعی: جهان به واسطه نور پیشانی تو روشن شده است. تو از سر تا پا، مظهر نور خدایی هستی.
باد ز بوی تو برده تحفه به گلزار
گشته از آن روی گل لطیف و معطر
هوش مصنوعی: باد با بوی تو هدیه‌ای به باغ فرستاده و به همین دلیل گل‌ها با ظاهری زیبا و عطرآگین شکفته‌اند.
گر به چمه بگذری، به عزم تماشا
دیده گذلرد به هم، ز شرم تو عبهر
هوش مصنوعی: اگر از کنار من بگذری و قصد تماشا داشته باشی، چشمانت به هم می‌افتد و از شرم تو خجالت می‌کشد.
خازن جنت، تراست خادم درگاه
گیسوی حوران، تراست رشته معجر
هوش مصنوعی: بهشت و زیبایی‌های آن در اختیار توست، و گیسوی زیبای حوران همچون خادمانی در خدمت تو هستند. حجاب و پوشش آنها نیز به تو وابسته است.
رفته به هر بامداد، حضرت جبریل
خاک در آستانه تو ز شهپر
هوش مصنوعی: هر روز صبح، فرشته جبریل به در خانه‌ات می‌آید و خاک را بر درگاه تو می‌پاشد.
خادمه درگه تو حضرت مریم
جاریه مطبخ تو ساره و هاجر
هوش مصنوعی: در خانه تو، خدمتکاران مقام والایی دارند؛ مریم، مادر عیسی، درخشان است و ساره و هاجر نیز به عنوان زنان بزرگ در آشپزخانه‌ات حضور دارند.
ای که تو را حاجب و غلام، سرافیل
وی که تو را جبرئیل، بنده و چاکر
هوش مصنوعی: ای کسی که تو را در مقام و منزلت، نگهبان و خدمتکار می‌دانند، و همان‌طور که جبرئیل به تو خدمت می‌کند، تو نیز بندگان و پیروان زیادی داری.
کس ز ثنا گوئیت چگونه زند دم
زانکه خدای احد تراست ثناگر
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند از تو تعریف کند، زیرا تنها خداوند یکتا تو را ستایش می‌کند.
لایق مدح تو نیست دفتر «ترکی»
ز آنکه نگنجد تو را مدیحه به دفتر
هوش مصنوعی: کتاب «ترکی» شایسته ستایش تو نیست، زیرا تو آنقدر بزرگ و برجسته‌ای که ستودنت در دفتر نمی‌گنجد.
تا که چکد از سحاب، قطره ژاله
تا که دمد لاله و شفیق، ز اغبر
هوش مصنوعی: تا زمانی که باران ببارد و قطرات شبنم بر روی گل‌ها نشسته باشد و نیز تا زمانی که گل لاله و علیل (گل شفیق) از خواب بیدار شوند و خود را از غبار بیرون بیاورند.
جای عدوی تو باد قعر جهنم
جای محب تو باد بر لب کوثر
هوش مصنوعی: جای دشمنان تو باید در عمق جهنم باشد و جای دوستان تو باید در کنار چشمه کوثر باشد.