شمارهٔ ۱۸ - غدیر خم
سحرگاهان به گوشم این ندا از چرخ پیر آمد
که سر بردار از زانوی غم، عید غدیر آمد
امیر المؤمنین حیدر به امر حق پیمبر را
وزیر آمد، دبیر آمد، مشار آمد، مشیر آمد
چنین روزی پیامبر کرد منزل در غدیر خم
مرتب منبر او را از جهازات بعیر آمد
به امر حق بر آن منبر قدم بنهاد پیغمبر
رخش از خرمی رخشان تر از بدر منیر آمد
نبی دست علی بگرفت و بالا برد
شهی کو را در این گیتی نه شبه و نه نظیر آمد
پس آنگه رو به مردم کرد و گفت ای مؤمنان اینک
مرا حکمی ز نزد خالق حی قدیر آمد
که هر کس را منم مولا، علی او را بود مولا
شما را ای گروه مؤمنین حیدر امیر آمد
هر آن کس سر ز حکمش پیچد و با وی شود دشمن
مهیا روز محشر، بهر او نار سعیر آمد
محول بر علی بنمود بعد از خود خلافت را
دعا در حق مولا کرد و از منبر به زیر آمد
پیمبر در غدیر قتلگاه کربلا یا رب!
نمی دانم به بالین حسینش از چه دیر آمد
که تا بیند به بالین حسین آن سرو آزادی
به کف خنجر به قصد کشتنش شمر شریر آمد
ندادندش گروه کوفیان آبی قلیل اما
به جسم اطهرش از شامیان زخم کثیر آمد
شهنشاهی که ملک آفرینش را بود مالک
خدنگ تیر بر ملک وجودش چون سفیر آمد
فلک جایی که شخص او مجیر اهل عالم بود
دریغا خواهرش در پیش دشمن، مستجیر آمد
نمیدانم پیمبر در کجا بود آن زمان کز کین
به حلق خشک اصغر از کمان خصم، تیر آمد
تبسم زد به روی باب و آنگه تشنهلب جان داد
چو پیکان بر گلوی خشک آن طفل صغیر آمد
نبود آن دم که شد از خون اکبر لالهسان رنگین
سر و زلفی که از بویش خجل مشگ عبیر آمد
کجا بود آن که تا بیند چو مرغی پر درآورده
ز بس تیر جفا بر جسم عباس دلیر آمد
ز یثرب کوفیان خواندند سبط اش را به مهمانی
به دشت کربلا کوفی عجب مهمان پذیر آمد
لب تشنه سرش را از قفا ببرید شمر دون
به چشم آن لعین این فعل عظمی بس حقیر آمد
پس از قتل حسین آن دستگیر خلق در محشر
به غربت خواهرش در دست دشمن، دستگیر آمد
ز نظم «ترکی» از کروبیان عالم بالا
صدای شیون و بانگ فغان، صوت نفیر آمد
شمارهٔ ۱۷ - عید غدیر: صبحدم مرغ سحرخوان چو برآورد نفیرشمارهٔ ۱۹ - شه سریر ولایت: رسید فصل بهار، ای نگار سیمین تن!
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سحرگاهان به گوشم این ندا از چرخ پیر آمد
که سر بردار از زانوی غم، عید غدیر آمد
هوش مصنوعی: صبح زود صدایی به من میگوید که دیگر ناراحت نباش و از غم دست بردار، چون روز عید غدیر فرا رسیده است.
امیر المؤمنین حیدر به امر حق پیمبر را
وزیر آمد، دبیر آمد، مشار آمد، مشیر آمد
هوش مصنوعی: امیر مؤمنان علی به دستور خداوند، به عنوان وزیر پیامبر منصوب شد و در جایگاههای مختلف همچون دبیر و مشاور نیز حضور یافت.
چنین روزی پیامبر کرد منزل در غدیر خم
مرتب منبر او را از جهازات بعیر آمد
هوش مصنوعی: در چنین روزی، پیامبر در مکان غدیر خم استقرار یافت و منبر او از لوازم مرکب شترش آماده شد.
به امر حق بر آن منبر قدم بنهاد پیغمبر
رخش از خرمی رخشان تر از بدر منیر آمد
هوش مصنوعی: پیامبر به دستور خدا بر منبر رفت و چهرهاش از زیبایی و نورانی بودن، از ماه کامل هم درخشانتر بود.
نبی دست علی بگرفت و بالا برد
شهی کو را در این گیتی نه شبه و نه نظیر آمد
هوش مصنوعی: پیامبر (ص) دست علی (ع) را گرفت و او را بالا برد. علی (ع) در این دنیا مانند و مثل نداشت و بیهمتا بود.
پس آنگه رو به مردم کرد و گفت ای مؤمنان اینک
مرا حکمی ز نزد خالق حی قدیر آمد
هوش مصنوعی: سپس به سوی مردم روی آورد و گفت: ای مؤمنان، حکمی از سوی خداوند زنده و توانا به من رسید.
که هر کس را منم مولا، علی او را بود مولا
شما را ای گروه مؤمنین حیدر امیر آمد
هوش مصنوعی: هر که من برای او راهنمایی و سرپرست هستم، علی نیز سرپرست اوست. ای جمع مؤمنان، علی به عنوان امیر و پیشوای شما آمده است.
هر آن کس سر ز حکمش پیچد و با وی شود دشمن
مهیا روز محشر، بهر او نار سعیر آمد
هوش مصنوعی: هر کسی که از فرمان خدا سرپیچی کند و با او دشمنی ورزد، در روز قیامت برای او آتش سوزان دوزخ آماده شده است.
محول بر علی بنمود بعد از خود خلافت را
دعا در حق مولا کرد و از منبر به زیر آمد
هوش مصنوعی: پس از آنکه خلافت به علی منتقل شد، او برای مولای خود دعا کرد و از منبر پایین آمد.
پیمبر در غدیر قتلگاه کربلا یا رب!
نمی دانم به بالین حسینش از چه دیر آمد
هوش مصنوعی: پیامبر در روز غدیر که به عنوان نقطهای مهم در تاریخ اسلام شناخته میشود، به یاد قتلگاه کربلا و غم حسین (ع) برمیگردد. او احساس میکند که به دیدار حسین در لحظههای سختش دیر رسیده و از خداوند میپرسد که چرا این تأخیر پیش آمده است.
که تا بیند به بالین حسین آن سرو آزادی
به کف خنجر به قصد کشتنش شمر شریر آمد
هوش مصنوعی: شمر بدخواه با نیت کشتن حسین، به بالین او آمد تا آزادی و عزت را از او بگیرد.
ندادندش گروه کوفیان آبی قلیل اما
به جسم اطهرش از شامیان زخم کثیر آمد
هوش مصنوعی: گروه کوفیان به او آبی کم ندادند، اما به جسم پاکش از مردم شام زخمهای زیادی وارد کردند.
شهنشاهی که ملک آفرینش را بود مالک
خدنگ تیر بر ملک وجودش چون سفیر آمد
هوش مصنوعی: پادشاهی که خالق جهان است، مالک تیر اندازی است که به سرزمین وجود او مانند نمایندهای آمده است.
فلک جایی که شخص او مجیر اهل عالم بود
دریغا خواهرش در پیش دشمن، مستجیر آمد
هوش مصنوعی: آسمان جایی که او اهل علم و فضیلت بود، ناگهان خواهرش در برابر دشمن به کمک طلبید.
نمیدانم پیمبر در کجا بود آن زمان کز کین
به حلق خشک اصغر از کمان خصم، تیر آمد
هوش مصنوعی: نمیدانم پیامبر در آن زمان کجا بود که از کینه دشمن، تیر به طرف حلق خشک کوچکترین فرزندش اصغر شلیک شد.
تبسم زد به روی باب و آنگه تشنهلب جان داد
چو پیکان بر گلوی خشک آن طفل صغیر آمد
هوش مصنوعی: او با لبخند به پدر نگاه کرد و سپس با تشنگی جان داد، مانند تیر که بر گلوی خشک آن کودک کوچک فرود میآید.
نبود آن دم که شد از خون اکبر لالهسان رنگین
سر و زلفی که از بویش خجل مشگ عبیر آمد
هوش مصنوعی: در آن لحظهای که خون اکبر ریخته شد، سر و موهای او به رنگ لاله درآمد. بوی او چنان دلفریب و خوشبو بود که حتی عطر مشک را شرمنده کرد.
کجا بود آن که تا بیند چو مرغی پر درآورده
ز بس تیر جفا بر جسم عباس دلیر آمد
هوش مصنوعی: کجا رفت آن کسی که وقتی عباس دلیر را میبیند، مانند پرندهای میماند که زخمهای زیادی بر جسمش وارد شده است.
ز یثرب کوفیان خواندند سبط اش را به مهمانی
به دشت کربلا کوفی عجب مهمان پذیر آمد
هوش مصنوعی: از یثرب (مدینه) جمعی از کوفیان دعوت کردند فرزند پیامبر را به مهمانی و به دشت کربلا آمدند. این کوفیان واقعاً مهماننواز بودند.
لب تشنه سرش را از قفا ببرید شمر دون
به چشم آن لعین این فعل عظمی بس حقیر آمد
هوش مصنوعی: شمر، با قلبی سنگدل و بیرحم، سر یک انسان تشنه را از پشت برید. اما در نظر دشمن، این عمل شنیع و وحشتناک، عملی کوچک و ناچیز به حساب میآمد.
پس از قتل حسین آن دستگیر خلق در محشر
به غربت خواهرش در دست دشمن، دستگیر آمد
هوش مصنوعی: بعد از اینکه حسین کشته شد، آن یاریدهندهی مردم در روز قیامت، به تنهایی خواهرش را در دست دشمن دید و به او کمک کرد.
ز نظم «ترکی» از کروبیان عالم بالا
صدای شیون و بانگ فغان، صوت نفیر آمد
هوش مصنوعی: از نظم و آهنگ ترکی، صدای شیون و ناله فرشتگان آسمانی به گوش میرسد.