شمارهٔ ۱۶ - محب علی
به سر هر که سودای حیدر ندارد
نشانی ز دین پیمبر ندارد
ننوشد کس ار بادهی عشق حیدر
به محشر نصیبی زکوثر ندارد
مسلمان نباشد کسی کو به گیتی
به دل مهر آن پاک گوهر ندارد
چو بیرون نهد پا از این دار فانی
دگر خوفی از روز محشر ندارد
علی باشد آن کس که در روز هیجا
به مردانگی کفو و همسر ندارد
خرد بهر اثبات کراری او
دلیلی به از فتح خیبر ندارد
محب علی گر برندش رگ و پی
ز حب علی باز دل برندارد
شها! ای که در بندگی بعد احمد
خدا بنده ای از تو بهتر ندارد
جلال و جوان مردی قنبرت را
نجاشی و خاقان و قیصر ندارد
تو را در جهان بعد احمد
کسی هم چو سلمان و بوذر ندارد
به خواب ار عدو ذوالفقار تو بیند
ز بیم تو از خواب، سر بر ندارد
خبر داری آیا ز حال حسین ات
که در کربلا یار و یاور ندارد
به کرب و بلا آی و بنگر حسینت
که بر تن سر و، سر به پیکر ندارد
بیابان پر از لشگر شام و کوفه
حسینت علمدار و لشگر ندارد
حسینی که بد بسترش دامن تو
به جز خاک ره فرش و بستر ندارد
شهی کز شهان تاج و افسر گرفتی
به تن سر، به سر تاج و افسر ندارد
به پیکر حسینت به گل فرش مقتل
به جز زخم شمشیر و خنجر ندارد
فراوان بود بر تنش زخم و بر دل
به جز داغ عباس و اکبر ندارد
دم جان سپردن حسینت به بالین
کسی غیر شمر ستمگر ندارد
دمی دیده بگشای ای غیرت اله!
ببین زینبت یار و یاور ندارد
سوی شام زینب رود بر اسیری
به دل جز خیال برادر ندارد
زند شمر سیلی به روی سکینه
به دل رحم آن شوم کافر ندارد
شها! در عزای حسین تو «ترکی»
شب و روز جز دیدهٔ تر ندارد
به محشر امید از تو دارد شفاعت
که غیر از تو مولای دیگر ندارد
عزادار و مرثیه گوی حسینت
تنش تاب سوزنده اخگر ندارد
شمارهٔ ۱۵ - شرار آتش عشق: بگویمت سخنی کاندر او نه جای اشک استشمارهٔ ۱۷ - عید غدیر: صبحدم مرغ سحرخوان چو برآورد نفیر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به سر هر که سودای حیدر ندارد
نشانی ز دین پیمبر ندارد
هوش مصنوعی: هر کس که عشق و محبت حیدر (علی) را در دل نداشته باشد، هیچ نشانهای از دین پیامبر (محمد) در او دیده نمیشود.
ننوشد کس ار بادهی عشق حیدر
به محشر نصیبی زکوثر ندارد
هوش مصنوعی: کسی که در روز قیامت از شراب عشق حیدر، یعنی علی، نچشد، نصیبش از رحمت و برکت کوثر نخواهد بود.
مسلمان نباشد کسی کو به گیتی
به دل مهر آن پاک گوهر ندارد
هوش مصنوعی: اگر کسی در این دنیا دلش به محبت آن گوهر پاک نرنجیده باشد، او مسلمان نیست.
چو بیرون نهد پا از این دار فانی
دگر خوفی از روز محشر ندارد
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از این دنیا خارج میشود، دیگر از روز قیامت و حساب و کتاب آن نگران نیست.
علی باشد آن کس که در روز هیجا
به مردانگی کفو و همسر ندارد
هوش مصنوعی: علی کسی است که در روز سختی و نبرد، همتای مردان و همسر ندارد.
خرد بهر اثبات کراری او
دلیلی به از فتح خیبر ندارد
هوش مصنوعی: عقل و فهم برای نشان دادن مقام و جایگاه او، استدلالی بهتر از پیروزی در خیبر ندارد.
محب علی گر برندش رگ و پی
ز حب علی باز دل برندارد
هوش مصنوعی: اگر کسی که عاشق علی است را از رگ و پی جدا کنند، دلش هرگز از عشق علی جدا نخواهد شد.
شها! ای که در بندگی بعد احمد
خدا بنده ای از تو بهتر ندارد
هوش مصنوعی: ای الهی! تو که در مقام بندگی پس از پیامبر احمد، بندهای برتر از خودت نداری.
جلال و جوان مردی قنبرت را
نجاشی و خاقان و قیصر ندارد
هوش مصنوعی: عظمت و شجاعت قنبر، نه تنها با نجاشی و خاقان و قیصر برابری ندارد، بلکه فراتر از آن است.
تو را در جهان بعد احمد
کسی هم چو سلمان و بوذر ندارد
هوش مصنوعی: در دنیا بعد از پیامبر احمد، هیچ کس شبیه سلمان و بوذر وجود ندارد.
به خواب ار عدو ذوالفقار تو بیند
ز بیم تو از خواب، سر بر ندارد
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو خواب ذوالفقار (شمشیر امام علی) را ببیند، به خاطر ترس از تو هرگز سر از خواب برنمیدارد.
خبر داری آیا ز حال حسین ات
که در کربلا یار و یاور ندارد
هوش مصنوعی: آیا از وضعیت حسین در کربلا خبر داری که هیچ یار و یاوری در کنارش ندارد؟
به کرب و بلا آی و بنگر حسینت
که بر تن سر و، سر به پیکر ندارد
هوش مصنوعی: به مکان مقدس کربلا بیا و تماشا کن که حسین به چه حالتی است؛ سر او جدا از بدنش است و این صحنه نشاندهندهی عمق داغ و مصیبت اوست.
بیابان پر از لشگر شام و کوفه
حسینت علمدار و لشگر ندارد
هوش مصنوعی: سرزمین بیابان مملو از سپاه شام و کوفه است، اما حسین که علمدار و فرماندهاش است، یاران و لشگری ندارد.
حسینی که بد بسترش دامن تو
به جز خاک ره فرش و بستر ندارد
هوش مصنوعی: حسینی که در حال حاضر در شرایط سختی قرار دارد، جز خاکی که بر روی زمین است، چیزی برای خوابیدن و آسایش ندارد.
شهی کز شهان تاج و افسر گرفتی
به تن سر، به سر تاج و افسر ندارد
هوش مصنوعی: شاهی که از بین دیگر شاهان تاج و تخت را به دست آورد، بر سر او هیچ چیز جز تاج و تخت نیست.
به پیکر حسینت به گل فرش مقتل
به جز زخم شمشیر و خنجر ندارد
هوش مصنوعی: بدن حسین در صحرای قتلگاه با گلی فرش شده است و تنها نشانههای زخم شمشیر و خنجر بر آن وجود دارد.
فراوان بود بر تنش زخم و بر دل
به جز داغ عباس و اکبر ندارد
هوش مصنوعی: تن او ز زخمهای زیادی پر بود و قلبش به جز یاد داغ عباس و اکبر هیچ دردی را تحمل نمیکند.
دم جان سپردن حسینت به بالین
کسی غیر شمر ستمگر ندارد
هوش مصنوعی: حسین در لحظهی جان دادن، کسی غیر از شمر ظالم را در کنار خود نمیبیند.
دمی دیده بگشای ای غیرت اله!
ببین زینبت یار و یاور ندارد
هوش مصنوعی: لحظهای چشمت را باز کن، ای غیرت الهی! ببین که زینب هیچ یار و یاوری ندارد.
سوی شام زینب رود بر اسیری
به دل جز خیال برادر ندارد
هوش مصنوعی: زینب به سمت شام میرود و تنها در دلش یاد و خیال برادرش وجود دارد. او در میان اسیران است و به جز این خیال، چیزی دیگری در دل ندارد.
زند شمر سیلی به روی سکینه
به دل رحم آن شوم کافر ندارد
هوش مصنوعی: شمر به سکینه ضربهای زد و به خاطر دل رحم آن، نشان از بیرحمی و کفرش را نشان داد.
شها! در عزای حسین تو «ترکی»
شب و روز جز دیدهٔ تر ندارد
هوش مصنوعی: ای شاه! در سوگ حسین، هیچ چیز جز اشک و غم در چشمهایم به طور مداوم وجود ندارد.
به محشر امید از تو دارد شفاعت
که غیر از تو مولای دیگر ندارد
هوش مصنوعی: در روز محشر، شفاعت تو را تنها امید دارد، زیرا غیر از تو، کسی دیگری برای کمک و مولا ندارد.
عزادار و مرثیه گوی حسینت
تنش تاب سوزنده اخگر ندارد
هوش مصنوعی: عزاداری و نوحهخوانی برای حسین به قدری عمیق و پرشور است که بدنش تاب و تحمل گرمای سوزنده آتش را ندارد.