شمارهٔ ۷۶ - رخصت جلوس
ساقی بده پیمانهای از آن می مجوس
زان پیشتر که طی شودم عمر، بر فسوس
زان سرخ بادهای که ز تاثیر رنگ او
گردد عقیق، گر بچکانی به سندروس
می ده که هر چه مینگرم غیر جام می
دنیا و هر چه هست نیرزد به یک فُلُوس
نازم به پیر میکده کانجا به پای خُم
جز بادهخوار را ندهد رخصت جُلوس
دستم نمیرسد که ز بام سرای تو
آیم شبی به نزد تو از بهر پای بوس
بر عارضت خمیده سر زلف. گوییا
سلطان زنگ، خم شده در پیش شاه روس
هرگه کنم نظاره به مژگان سر کجت
یاد آیدم ز خنجر پهلو شکاف طوس
«ترکی» نه آن کسی است که پنهان خورد شراب
ساقی بده شراب، که نوشم علی الرُّؤس
شمارهٔ ۷۵ - گوی سعادت: ای سرو قبا پوش من ای دلبر مهوش!شمارهٔ ۷۷ - سمند ناز: ای به وصلت، من خراب حریص!
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی بده پیمانهای از آن می مجوس
زان پیشتر که طی شودم عمر، بر فسوس
هوش مصنوعی: بیا و یک جام از آن شراب جادوئی به من بده، چون قبل از آنکه عمرم به پایان برسد، میخواهم لذت ببرم.
زان سرخ بادهای که ز تاثیر رنگ او
گردد عقیق، گر بچکانی به سندروس
هوش مصنوعی: از آن سرخ رنگ بادهای که به خاطر تأثیر رنگش، عقیق را تغییر میدهد، اگر آن را به سنجدی بچکانی...
می ده که هر چه مینگرم غیر جام می
دنیا و هر چه هست نیرزد به یک فُلُوس
هوش مصنوعی: به من مینوشان که هر وقت به چیزهای دنیا نگاه میکنم، جز جام می، هیچ چیز را ارزشمند نمیبینم و هیچچیز به اندازه یک سکه بیارزش نیست.
نازم به پیر میکده کانجا به پای خُم
جز بادهخوار را ندهد رخصت جُلوس
هوش مصنوعی: من به پیر میکده علاقهمندم، زیرا او تنها به افرادی که بادهنوش هستند اجازه نشستن میدهد و هیچکس دیگر را در آنجا نمیپذیرد.
دستم نمیرسد که ز بام سرای تو
آیم شبی به نزد تو از بهر پای بوس
هوش مصنوعی: دست من به جایی نمیرسد که شبی به خانه تو بیایم و پاهایت را ببوسم.
بر عارضت خمیده سر زلف. گوییا
سلطان زنگ، خم شده در پیش شاه روس
هوش مصنوعی: بر روی شانهها و موهای تو، گویی که یک سلطان سیاه موی باوقار، در برابر پادشاه روسی، سرش را خم کرده است.
هرگه کنم نظاره به مژگان سر کجت
یاد آیدم ز خنجر پهلو شکاف طوس
هوش مصنوعی: هر بار که به چشمان پرغرور و خمیده تو نگاه میکنم، یاد آن خنجر تیز و برندهای میافتم که از پهلو به طوس ضربه زده است.
«ترکی» نه آن کسی است که پنهان خورد شراب
ساقی بده شراب، که نوشم علی الرُّؤس
هوش مصنوعی: «ترکی» به معنی آن نیست که کسی در خفا و پنهانی شراب بنوشد. بلکه منظور این است که شراب را علناً و به شادی بنوشد، تا آن را به راحتی در جمع و در برابر دیگران تجربه کند.

ترکی شیرازی