گنجور

شمارهٔ ۵۸ - نسیم بهشت

رخت چو ماه دو پنج و چهار را ماند
سواد زلف تو شبهای تار را ماند
به گرد عارض و، پشت لب تو سبزه و خط
کنار آب بقا سبزه زار را ماند
دهان چو حقهٔ یاقوت و، عقد دندانت
میان حقه، در شاهسوار را ماند
نسیم کوی تو گویا بود نسیم بهشت
شمیم موی تو مشک تتار را ماند
ز حادثات شد ایمن، هر آن که دل به تو داد
از آنکه مهر تو رویین حصار را ماند
به گاه جود و سخاوت، کف در افشانت
ز درفشانی، ابر بهار را ماند
حدیث خلق خوشت چون رقم کند «ترکی»
صریر خامه اش آوازه تار را ماند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رخت چو ماه دو پنج و چهار را ماند
سواد زلف تو شبهای تار را ماند
هوش مصنوعی: لباس تو مانند چهره ماه در شب‌های ۲۵ و ۲۴ است و سیاهی موهای تو بر تاریکی شب‌ها می‌افزاید.
به گرد عارض و، پشت لب تو سبزه و خط
کنار آب بقا سبزه زار را ماند
هوش مصنوعی: در اطراف چهره و لب‌های تو، سبزه‌هایی وجود دارد و خطی که کنار آب کشیده شده، به زیبایی سبزه‌زاری شباهت دارد که همیشه زنده است.
دهان چو حقهٔ یاقوت و، عقد دندانت
میان حقه، در شاهسوار را ماند
هوش مصنوعی: دهان مانند سنگ قیمتی یاقوت است و دندان‌هایت در وسط آن مانند مروارید در گردن یک اسب با شکوه به نظر می‌رسد.
نسیم کوی تو گویا بود نسیم بهشت
شمیم موی تو مشک تتار را ماند
هوش مصنوعی: نسیم در کوی تو مانند نسیم بهشت است و بوی موهایت شبیه بوی مشک است، مانند خوشبویی که در هوای تاتار وجود دارد.
ز حادثات شد ایمن، هر آن که دل به تو داد
از آنکه مهر تو رویین حصار را ماند
هوش مصنوعی: هر کس که دلش را به تو سپرد، از حوادث و مشکلات در امان خواهد بود، چون محبت تو مانند دیواری محکم و نفوذناپذیر است که او را حفظ می‌کند.
به گاه جود و سخاوت، کف در افشانت
ز درفشانی، ابر بهار را ماند
هوش مصنوعی: در زمان بخشش و سخاوت، نیکوکاری‌ات مانند پخش کردن بارش باران بهاری است که دل‌نشین و فراوان است.
حدیث خلق خوشت چون رقم کند «ترکی»
صریر خامه اش آوازه تار را ماند
هوش مصنوعی: وقتی که داستان خلق و صفات نیکوی تو به قلم «ترکی» نوشته می‌شود، صدای قلمش مانند صدای تار موسیقی دلنشین است.